۶ نکته برای تشخیص روند نمودار قیمت(۶ tips for detecting price chart trends)
لینک فایل ویدویی معرفی شده در ویس بالا(یوتیوب)
در طول بیش از ۱۵ سال تجربه معامله کردن در بازارفارکس، به این نتیجه رسیدم که برای تشخیص روند حرکت قیمت، هیچ ابزار جادویی، اندیکاتور یا قوانین خاصی وجود ندارد. ما معاملهگران با وجود تلاشهایی که برای تحلیل نمودارها و تعیین تمایل حرکت قیمت و در نتیجه معامله کردن در آن جهت داریم، اما جهت حرکت بازار ممکن است در هر لحظه به سرعت تغییر کند. اگر قیمت مطابق پیشبینیهای ما حرکت نکرد، باید مجددا نمودار را تحلیل کنیم و ببینیم چه چیزهایی را در تحلیل اولیه نادیده گرفتیم و چه اشتباهاتی کردیم. فقط فراموش نکنید که تحلیل نمودارها کاملا توسط ابزار بسیار مهمی بنام چشم معامله گرانجام می شود و گاهی اوقات علیرغم تمام تلاشهایی که برای درک چگونگی حرکت نمودار قیمت داریم، بازارممکن است در خلاف جهت انتظار ما حرکت کند. پس همواره باید انعطاف لازم را در تحلیل اولیه داشته باشیم.
تحلیل روند تنها یکی از قسمتهای استراتژی معاملاتی من برای باز و بسته کردن معاملات است. این اصلا ایده خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر من همیشه به دنبال این هستم که تا حد ممکن تائیدیههای زیادی برای ورود به معاملات داشته باشم. من در برنامه معاملاتی شخصی خودم، معاملات در سویینگ های قیمت ازترکیبی از تکنیکهای مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتوراستفاده میکنم.
ضمن مطالعه این مقاله به یاد داشته باشید که من در این مطلب درباره «معامله کردن در جهت روند» صحبت نمیکنم، بلکه میخواهم بعضی از فیلترهایی که برای تشخیص روند واضح بازار به شما کمک میکند را توضیح دهم. بعلاوه، ممکن است گاهی اوقات اینطور به نظر برسد که بازار به یک سمت حرکت میکند، در حالیکه در واقع در خلاف آن جهتی که شما تشخیص دادهاید، در حال حرکت است. به این دلیل که بسیاری از بازارها اصلاحات کوتاهمدتی را تجربه میکنند و همین ممکن است بسیاری از معاملهگران را دچار اشتباه کند. به این خاطر، همیشه زوم نمودارها را کم کنید و تصویر بزرگتر نمودارها را ببینید، سپس با در نظر داشتن یک تصویر جامع و بزرگ از چگونگی حرکت قیمت، زوم نمودار را بیشتر کنید و آن را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهید. با این کار بعد از مدتی می توانید به زوم شخصی خود دست پیدا کنید.
۱- مهمترین کار مشاهده است
اولین چیزی که در مورد تشخیص روند باید درک کنید این است که یک علم کاملا دقیق نیست. من همیشه سعی میکنم تا حد ممکن نمودارها را ساده ببینم و به همین خاطر در ابتدا فقط و فقط پرایس اکشن را زیر نظر میگیرم، بدون هیچ اندیکاتوری.
اگر از چند معاملهگر درباره روند حال حاضر بازار سؤال کنید، قطعا پاسخهای متفاوتی از هر کدام میشنوید. بعضی از آنها نوع روند کوتاهمدت بازار را به شما میگویند، برخی نوع روند بلندمدت را توضیح میدهند و تعدادی هم نوع روند میانمدت را بیان میکنند. ما میتوانیم با بکارگیری تحلیلهای کوتاهمدت و بلندمدت، که همگی با مشاهده ساده بازار شروع میشوند، نوع روند غالب حال حاضر بازار را تشخیص دهیم.
من معمولا از خودم میپرسم نمودار قیمت در طول یکی دوسال، ۶ ماه و ۳ ماه گذشته به چه صورت بوده است؟ پاسخ این سؤال، تصویری از چگونگی حرکت قیمت را به ترتیب در بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت به من نشان میدهد. این کار باعث میشود ایده کاملا واضح و شفافی از جهت حرکت نمودار قیمت بدست آورم. اگر هیچکدام اینها جواب نداد، در تایمفریم روزانه یا هفتگی زوم نمودار را کم کنید و خیلی ساده از خودتان بپرسید «الان قیمت در حال پایین آمدن است یا بالا رفتن؟». اصلا نیازی نیست پیچیده فکر کنید.
وقتی جهت کلی پرایس اکشن در بازار را ببینیم، میتوانیم به راحتی تشخیص دهیم که قیمت به سمت پایین حرکت میکند یا بالا، یا اینکه در یک روند سایدوی قرار دارد.
۲- سقف و کفهای واضح را شناسایی کنید
وقتی قیمت در یک روند حرکت کند، سقف و کفهایی تشکیل میدهد. اگر به این سقف و کفها دقت کنید، میتوانید خیلی سریع تشخیص دهید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند.
در نمودار زیر مربوط به S&P500 مشاهده میکنید که یک روند صعودی واضح شکل گرفته است. به نواحی که با رنگ قرمز مشخص شده دقت کنید. این نواحی در واقع کفهای این روند صعودی هستند و اگر توجه کنید میبینید که این کفهای قیمتی به نوعی «پلههایی» تشکیل دادهاند که با پیشروی قیمت در جهت روند صعودی، این پلهها هم بالاتر و بالاتر میروند.
توجه داشته باشید که در یک روند نزولی، شما قاعدتا باید به سقفها بیشتر توجه کنید و ببینید آیا این سقفها یک الگوی پلهای به سمت پایین را تشکیل میدهند یا خیر.
۳- سقفهای بالاتر، کفهای بالاتر، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر
وقتی سقف و کفهای واضح بازار را مشخص کردید، حالا میتوانید تعیین کنید که آیا بازار در حال ایجاد سقفهای بالاتر (Higher High) و کفهای بالاتر (Higher Low) است یا سقفهای پایینتر (Lower High) و کفهای پایینتر (Lower Low).
بطور کلی، در یک روند صعودی میتوانید الگوی واضحی متشکل از HHها و HLها ببینید و در یک روند نزولی نیز میتوانید الگوی مشخصی متشکل از LHها و LLها مشاهده کنید. در نمودار زیر با توجه به الگوی واضح HHها و HLها میتوانید مشاهده کنید که حرکت قیمت در یک روند صعودی بوده است.
۴- واکنش بازار در برابر سطوح مهم چگونه است؟
رفتار قیمت را بعد از اصلاحات بررسی کنید و ببینید وقتی به میانگین متحرک (مووینگ اورج) بلندمدتی مثل مووینگ ۲۱ روز یا یک مقاومت مهم میرسد، چگونه واکنش نشان میدهد. آیا پرایس اکشن بعد از اینکه در یک روند نزولی یا صعودی به سطح قیمتی مهمی میرسد، عقبنشینی میکند یا به حرکت خود ادامه میدهد؟ این نوع رفتار قیمت سرنخ خوبی است که تمایل یا روند کلی بازار را تائید میکند.
در نمودار بالا میتوانید مشاهده کنید که تمامی حرکات اصلاحی وقتی به دو سطح مقاومتی مشخص شده و میانگین متحرک نمایی با دوره ۲۱ رسیدند، با فشار فروش روبرو شدند و در نتیجه روند نزولی تغییری نکرده است.
یک میانگین متحرک نمایی (EMA) با دوره ۲۰۰ و یک EMA با دوره ۵۰ روی نمودار خود قرار دهید و شیب بلندمدت این دو میانگین متحرک را بررسی کنید. این یک روش سریع برای تشخیص روند کلی قیمت در بازار است. همچنین باید بررسی کنید که قیمت در مواجهه با این مووینگ اورجها چگونه واکنش نشان میدهد. اگر قیمت در چندین مورد به این مووینگ اورجها احترام میگذارد و از آنها عقبنشینی میکند، این نشانه خوبی است از اینکه بازار به روند خود ادامه میدهد. مثلا نمودار زیر نمونه خوبی از واکنش قیمت در برابر مووینگ اورجهای مذکور است، فقط انتظار نداشته باشید که همین شرایط را هر روز در بازار ببینید.
دقت کنید که در نمودار بالا، دو EMA با دورههای ۵۰ و ۲۰۰ خیلی سریع جهت روند کلی قیمت در تایمفریم روزانه را به ما نشان میدهند.
۵- آیا سیگنالی در حال شکلگیری هست؟
اگر میبینید سیگنالهای پرایس اکشنی همجهت با روند کلی بازار در حال شکلگیری هستند، خود این تائیدیه دیگری برای تمایل حرکت بازار به سمت روند است. ضمنا به یاد داشته باشید که وقتی سیگنالهای پرایس اکشنی برای چند مرتبه شکست میخورند یا اصطلاحا فِیل (fail) میشوند، ممکن است نشان از این باشد که روند بازار در آینده نزدیک تغییر میکند.
در نمودار بالا مشاهده میکنید که پینبار صعودی در ناحیه حمایتی، نقطه پایان حرکت اصلاحی و شروع مجدد روند صعودی را نشان میدهد.
۶- تغییر جهت روند
اگر بازار در یک روند نزولی قرار داشته باشد، باید به سقفهای اخیر تشکیل شده خیلی دقت کنیم و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کفهای اخیر بازار تمرکز کنیم. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص میکند، بلکه همچنین به ما نشان میدهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش میرود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.
برای مثال، اگر دنبالهای از سقفهای بالاتر (HH) و کفهای بالاتر (HL) در یک روند صعودی داشته باشیم، وقتی میبینید که قیمت از آخرین کف عبور میکند و پایینتر میرود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند صعودی ممکن است به پایان خود نزدیک شده باشد. در مقابل، در یک روند نزولی شاهد کفهای پایینتر (LL) و سقفهای پایینتر (LH) هستیم، در این صورت اگر قیمت از آخرین سقف تشکیل شده عبور کند و بالاتر برود، این نشانه قدرتمندی است از اینکه روند نزولی ممکن است به انتهای خود رسیده باشد.
در آخر
وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت میتوانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است کمی مشکل باشد، به ویژه برای معاملهگران مبتدی. اینکه ستاپها و سیگنالهای معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله میکنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت میکند. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعا خیلی بیشتر به سود شما خواهد بود.
معاملات در سویینگ های قیمت
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
- فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )
چارچوب متن بازار یعنی چی!
تا الان یاد گرفتیم سویینگ ها را تشخیص بدیم، چرا سویینگ ها برای ما مهم هستند و چه استفاده ای ازشون می کنیم. بعد گفتیم به کدام سویینگ ها اهمیت میدیم و به کدام سویینگ ها اهمیت نمیدیم.
الان میخوام بگم فعلا در حال حاضر چه استفاده ای ازشون می کنیم که البته کاربرد سویینگ ها بیشتر از اینهاست که در آینده مرحله به مرحله بهتون میگم ولی الان یک نمونه پرکاربردش که در این مرحله به کار ما میاد را باهم بررسی می کنیم. ( به تصاویر دقت کنید )
تصویر شماره 1 تصویر شماره 2
همانطور که در تصویر شماره 2 میبینید ما یک سویینگ موثر در بالاترین قسمت نمودار و یک سویینگ موثر در پایین ترین قسمت نمودارمون داریم. اگه نمیدونی سویینگ موثر چیه اول مقاله (چرخش قیمت در بازار های معاملاتی) را مطالعه کن و بعد به ادامه این مطلب بپرداز. یاد آوری میکنم آن چیزی که ما در نمودارمان میبینیم از بالا تا پایین، متن بازار گفته میشه (مثل تصویر شماره 1) یعنی الان این تصویر یک متن بازار است. یعنی آن تعداد کندلی را که میبینیم و با استفاده از دستورات و تکنیک هایی که بلدیم آینده بازار را پیش بینی کنیم برای گرفتن معاملات.
خوب ما در این متن بازار 2 تا سویینگ موثر داریم که بالاترین و پایین ترین سویینگ های ما هستند. درسته که در این نمودار ما سویینگ های دیگه ای هم داریم ولی الان منظور من بالاترین و پایین ترین سویینگ های موثری می باشند که من رسمش کردم که به این میگن چارچوب متن بازار.
چرا چارچوب متن بازار مهم است!
حالا چرا چارچوب متن بازار برای ما مهم است. من به عنوان یک معامله گر اگر بخواهیم تصمیمی را بگیریم برای معاملات و به دنبال معامله فروش باشیم و مثل الان ( تصویر شماره 3 ) قیمت در محدوده پایین متن بازارمان قرار گرفته باشه، اگر هر چیزی هم به ما نشانه بده، سرنخ بده که شما یک معامله فروش خوبی خواهی داشت نباید فریبش را بخوریم چون آنها نشانه های کاذب هستند و نباید فریب بخوریم.
تصویر شماره 3
وقتی قیمت در لبه چارچوب پایین قرار داره نباید به دنبال معامله فروش باشیم بلکه برعکس باید به دنبال نشانه هایی باشیم که به ما بهانه ورود به معامله خرید را میده و همینطور اگه قیمت به بالا هم رسید و قیمت در نزدیکی چارچوب بالایی متن بازار مورد نظرمان قرار داشت هر اتفاقی هم بیوفته و هر نشانه ای را به ما بده برای خرید، ما نباید این خرید را انجام بدیم چون میدانیم این یک سطح تنش موثر است و بالاترین و موثرترین سطحی است که در متن بازار وجود دارد.
برای ادامه مطلب میتونی وارد سایت اصلی بشی و تا بهتر با این موضوع آشنا بشی.
بهترین تایم فریم برای نوسانگیری
یکی از مهمترین موضوعات در معاملهگری و خرید و فروش سهام ، تایم فریم میباشد. استفاده درست از تایم فریم ها و شناخت کافی از آن میتواند در نحوه معامله و کسب سود مناسب، کمک بسیار زیادی کند. از طرفی نوسان گیری یکی از روشهای معاملاتی مورد استفاده توسط معاملهگران بازار است که میتواند در ترید کوتاهمدت دقیقهای، روزانه و. کاربرد زیادی داشته باشد. پیدا کردن بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، مطلبی است که میخواهیم در این مقاله به آن بپردازیم و مطالبی که قصد داریم در ادامه شرح بدهیم:
تایم فریم یا دوره زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از پارامترهای مهم در نحوه انجام معامله، انتخاب تایم فریم یا دوره زمانی است. تایم فریم به بازههای زمانی مختلف گفته میشود که نمودار قیمتی مطابق با آن، تغییرات و نوسانات قیمتی را در آن بازه نمایش میدهد. در تحلیل تکنیکال برای بهره گرفتن از تحلیل مناسب، تحلیلگران دورههای زمانی مختلف مثل دوره زمانی 1 ساعته، 4 ساعته و یا روزانه را انتخاب میکنند. نمودار قیمتی، در هر بازه زمانی، تغییرات نوسان قیمتی را در آن تایم فریم مشخص میکند تا طبق آن بتوان تحلیل خود را انجام داد.
مهم ترین نکته در نوسان گیری با تایمفریمها
در نوسان گیری، معاملهگران برای مدت بسیار کوتاهی در معامله میمانند و پس از کسب سود (و یا حتی ضرر!) در مدت کوتاهی معامله خود را میبندند. بنابراین تایمفریمهای کوچکتر کاربرد بسیار زیادی در نوسان گیری دارند. البته بسیاری معاملات در سویینگ های قیمت از معاملهگران از ترکیب تایمفریمهای بزرگتر و کوچکتر نیز استفاده میکنند. بدین شکل که با بررسی تایم فریم بزرگتر، روند کلی بازار را تشخیص میدهند و سپس سعی میکنند با تایم فریم کوچکتر در جهت همان روند نوسان گیری کنند. یعنی اگر با بررسی تایمفریم بزرگتر متوجه شوند که روند کلی سهم صودی است، با استفاده از تایم فریم کوچکتر، به کشف نقاط مناسب برای نوسان گیری در جهت افزایش قیمت ورود میکنند.
در این پروسه، استفاده از اندیکاتورهایی که برای نوسان گیری تنظیم شدهاند نیز کاربرد زیادی دارند.
انواع مختلف تایم فریم
هر معاملهگری که می خواهد در بازار معامله کند، میبایست در تحلیل خود تایم فریم مدنظر را انتخاب نماید. تایم فریم به طور کلی بر اساس مدت زمان، به چند دسته تقسیم میشوند.
دورههای زمانی مختلف میتواند به صورت زیر تقسیمبندی شوند:
- یکدقیقهای
- M5 پنجدقیقهای
- M15 پانزدهدقیقهای
- H1 یکساعته
- H4 چهارساعته
- D روزانه
تایم فریم کوتاهمدت
در این نوع از تایم فریم که معمولاً کاربرد بیشتری هم دارند، تایم فریم به بازههای زمانی کوتاهمدت تقسیم میشوند و برای تحلیل روزانه کارایی بالایی دارا هستند.
همانطور که از بازههای این تایم فریمها مشهود است، انتخاب این تایم فریمها برای بررسی نمودار در کوتاهمدت بسیار مؤثر و کاربردی میباشد. با انتخاب هر کدام از آنها نمودار، در آن بازه کندل قیمتی و نوسانات آن را نشان میدهد.
تایم فریم میانمدت
در این تایم فریم، عموماً بازه زمانی یکماهه، دو ماهه و سه ماهه مورد نظر قرار میگیرد و نمودار کندل قیمتی مطابق با آن دوره زمانی بررسی میشود.
تایم فریم بلندمدت
با اینکه این نوع تایم فریم، کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد اما میتوان بهعنوان یکی از انواع تایم فریم مطرح کرد. در این نوع از تایم فریم، بازه زمانی یکساله، دو ساله انتخاب میشود و در طی آن دوره زمانی، نمودار قیمتی تحلیل میشود.
عوامل مؤثر در پیداکردن تایم فریم مناسب
دانستن این نکته که چه بازه زمانی برای تحلیل ما گزینه مناسبی است، از چالشهای مهم در انتخاب تایم فریم برای ترید میباشد. برای پیدا کردن بهترین تایم فریم عوامل مؤثری دخیل هستند که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میکنیم.
ویژگیهای فردی و شخصیتی
برای انتخاب بهترین تایم فریم، هر فردی نسبت به اهداف و ویژگی شخصیتی خود، اقدام به انتخاب دوره زمانی خاصی میکند. این مسئله کاملاً به نحوه ترید شما و انتظاراتتان از معامله برمیگردد. مدیریت ریسک و عجول یا صبور بودن شما بهعنوان تریدر عامل مهمی به شمار میرود.
نحوه و میزان سرمایهگذاری
سرمایه گذار باید نسبت به دارایی خود و طول مدت زمانی که میخواهد سهام خود را نگهداری کند، تایم فریم خود را انتخاب نماید تا اخلالی در تحلیل، به وجود نیاید.
استراتژی معاملاتی
هر معاملهگری برای ترید خود، یک استراتژی معاملاتی تعریف میکند و بر اساس آن معامله را انجام میدهد. در واقع هدف شما از معامله و نوع استراتژی شما، در انتخاب تایم فریم مناسب نقش مؤثری خواهد داشت.
بهترین تایم فریم برای ترید کدام است؟
همانطور که گفته شد، عوامل مختلفی در انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید، تأثیرگذار هستند. تایم فریم، به طور کلی بسته به نیاز و هدف معاملهگران، تعیین میشود. اما تایم فریمهای محبوب برای تحلیل، معمولاً بین تایم فریمهای روزانه و یا 4 ساعته انتخاب میشوند که دادههای بیشتری در خود ذخیره کردهاند.
برای نوسان گیری از بازار و خریدوفروش در زمان کوتاه، تایم فریمهایی با بازه کوتاهتر مثل 5 دقیقهای، 15 دقیقهای یا 30 دقیقهای انتخاب میشوند.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در بورس ایران کدام است؟
حال این سوال پیش میاید که برای تریدرهایی که قصد دارند از سهام بازار، نوسان گیری کنند و در مدتزمان کمی به سود مطلوب برسند، چه تایم فریمی مناسب خواهد بود؟
در دوره نوسانی بازار که تغییرات نوسان قیمتی عمدتاً بالاست، بسیاری از حرفهایها بهنوعی از خرید خود قصد گرفتن نوسان دارند به شکلی که در قیمت پایین، خریدار هستند و با نوسانات سهام در مدتزمان کوتاه، در قیمت بالاتر فروشنده میشوند.
طبیعتاً برای نوسان گیری بهخاطر بازه زمانی کوتاه در معامله، بهتر است از تایم فریم کوتاهمدت استفاده کرد. تجربه میگوید در دوران نوسان در بورس ایران، بهترین تایم فریم برای نوسان گیری، دوره زمانی یک ساعته و 4 ساعته میباشد.
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری در فارکس کدام است؟
در بازار فارکس، برخلاف بازار بورس، فضای رقابتی به شکل 24 ساعت و نامحدود است. در فارکس، معاملهگر در بازه زمانی خاصی نقطه ورود را مشخص میکند و در بازه زمانی دیگر نقطه خروج؛ بنابراین بسیار ضروری است که بفهمیم در چه تایم فریمی ورود و خروج خواهیم داشت.
به دلیل نوع معاملات و اینکه تریدرها در بازههای زمانی کوتاه، اکثر معاملات خود را انجام میدهند، تایم فریمهای یکدقیقهای، 5 دقیقهای، 15 دقیقهای، برای نوسان گیری در فارکس، مرسوم است و میتواند دادههای کافی را در لحظه به معاملهگران ارائه دهد.
بهترین تایم فریم آتی (فیوچرز)
بهترین تایم فریم برای فیبوناچی
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری ارز دیجیتال کدام است؟
گرچه پاسخ قطعی به این پرسش نمیتوان داد اما باید گفت در بازار ارز دیجیتال بهمانند دیگر بازارهای مالی، سبک و نوع معامله در تعیین بهترین تایم فریم نقش اساسی دارد.
در بازار ارز دیجیتال برای معاملات بلندمدت، دوره زمانی یکماهه میتواند انتخاب مناسبی باشد و برای دوران نوسان گیری در بازار و معامله در لحظه، بهتر است از تایم فریمهای کوتاهمدت مثل تایم فریمهای 5 دقیقهای، 15 دقیقهای و یا 30 دقیقهای استفاده کرد. این نوع تایم فریم برای تصمیمات سریع و بعضاً پرریسک در لحظه و باتوجهبه تغییرات نوسانی، مناسب به نظر میرسد.
چگونه تایم فریم مناسب خودتان را پیدا کنید؟
در کل برای انتخاب بهترین تایم فریم، تجربهکردن انواع تایم فریمها برای هر فردی امری اجتنابناپذیر است چرا که هر معاملهگر بهتر از هرکسی میداند چه روحیهای در قبال سرمایهگذاری خود دارد و چه هدفی را برای معامله دنبال میکند. به همان شکلی که مطرح شد، هدف از معامله است که تایم فریم مناسب را تعیین میکند.
1) شناخت شخصیت و مهارتها
شما بهعنوان تریدر، روحیه و نوع شخصیت خود را بهتر از هرکسی میدانید. سبک معاملاتی شما و درک شما از سهام برای اینکه چه بازه زمانی قصد دارید آن را نگهدارید و هدف شما از خرید، صرفاً نوسان گرفتن و کسب سود در کوتاهمدت است یا میخواهید تا یک سال یا بیشتر سهام خود را نگهداری کنید و به فکر سود در بلندمدت هستید.
سرعت، دقت، صبر و دیگر رفتارهای شخصیتی، همگی برای انتخاب مناسب دخیل هستند. با ارزیابیکردن فاکتورهای مختلف است که میتوانید به تایم فریم مناسب خود دست پیدا کنید.
2) تایم فریمها و جنبه روانی آنها
هر معاملهای قطعاً با جنبه روانی همراه است. روان و احساسات شما همواره درگیر است که آیا توانستهاید معامله موفق با قیمت مناسب، انجام داده باشید یا نه. استرس، عدم تمرکز و رفتارهای هیجانی و یا عجله در ترید، از جنبههای روانی در انجام معامله است که باید نسبت به آنها کنترل و آگاهی لازم داشت.
اگر فردی صبور هستید و چندان عجلهای برای معامله ندارید یا از هیجانات لحظهای به دور هستید، بهتر است از تایم فریم طولانیمدت برای خود انتخاب کنید. برای عمیقتر شدن در این موضوع پیشنهاد میکنیم راجع به روانشناسی بازار مطالعات بیشتری داشته باشید.
3) تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال دارای ابزارهای قدرتمندی در تحلیل نمودار قیمتی سهام میباشد. با استفاده از این ابزارها و الگوهای پرایس اکشن ، میتوان در تحلیل خود، تایم فریم مناسب را پیدا کرد. رسیدن به استراتژی معاملاتی و بررسی دقیق الگوها در تحلیل تکنیکال، از عوامل مهم در تعیین تایم فریم مناسب برای شما میباشد. چرا که میتوانید با داشتن استراتژی، نقاط ورود و خروج معامله را برای خود تعیین و نسبت به آن تایم فریم مناسب را انتخاب کنید.
جمعبندی
تایم فریمها و یا همان دورههای زمانی، از مفاهیم مهم و اثرگذار در معاملهگری میباشد. انتخاب بهترین تایم فریم برای تریدرها همواره دغدغه مهمی محسوب میشود. چراکه با استفاده از تایم فریم مناسب میتوان معامله موفق و منطقی داشت. انتخاب بهترین تایم فریم به عوامل و شرایط خاصی وابسته است که در این مقاله سعی کردیم به بررسی این عوامل و ویژگیهای آن بپردازیم و رابطه انتخاب تایم فریم بر اساس بازارهای مالی و ویژگی رفتاری تریدر را مطرح کردیم.
در پایان ذکر این نکته مهم به نظر میرسد که کسب تجربه در معامله و نیز افزایش میزان آگاهی از بازار، در انتخاب تایم فریم مناسب، نقش انکارناپذیری دارد که باید موردتوجه قرار داده شود. از این رو کارگزاری اقتصاد بیدار، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را در قالب مقالات و شیوههای آموزشی توسط مشاورین و متخصصین حوزه سرمایهگذاری، ارائه میدهد که برای ارتباطات بیشتر کافی است با کارگزاری در تماس باشید.
انواع استراتژی های معاملاتی در بازار فارکس
فارغ از اینکه یک معامله گر فارکس از چه ابزارها و روش هایی برای تحلیل استفاده می کند با چهار نوع استراتژی کلی معاملات خود را پیش می برد. این چهار نوع استراتژی عبارت اند از:
1-اسکالپینگ (Scalping)
2-معاملات روزانه (Day trading)
3-معاملات سویینگ (Swing trading)
4-معاملات حفظ موقعیت (Position trading)
اسکالپینگ (Scalping)
این نوع معامله، کوتاه مدت ترین نوع معامله است. معامله گران اسکالپ موقعیت های معاملاتی خود را از چند ثانیه تا حداکثر چند دقیقه باز نگه می دارند. این موقعیت های کوتاه هدف های قیمتی کوچکی را در طی روز هدف قرار می دهند. در این نوع معامله، معامله گر سعی می کند تعداد زیادی معاملات سریع با سودهای کوچک ایجاد کند تا در پایان روز سودهای کوچک هر معامله روی هم انباشته شده و به رقم مناسبی برسد. شما می توانید چند استراتژی ساده اسکالپینک را در پست مربوطه مطالعه کنید.
لازمه این نوع معامله، یک بازار نقد با اسپرد پایین می باشد. در نتیجه اسکالپرها تنها تمایل به معامله بر روی جفت ارزهای اصلی مانند یورو/دلار، پوند/دلار و دلار/ین دارند. همچنین آنها در شلوغ ترین ساعات روز گرایش به معامله دارند. همپوشانی در جلسات معاملاتی و زمانیکه بازار، حجم و نوسان بیشتری را تجربه می کند وقت مناسب جهت ورود اسکالپرها به بازار است. این معامله گران بدنبال نزدیک ترین اسپردهای ممکن هستند زیرا آنها بطور مکرر وارد معامله می شوند. بنابراین پرداخت کارمزدهای بالا سودهای بالقوه را از بین می برد.
معامله در محیط پویای بازار تنها برای چند پیپ که باید به دفعات بسیار انجام شود می تواند تا حد زیادی پر استرس و زمانبر باشد. بنابراین معامله گر برای اسکالپ نیاز دارد ساعات زیادی بر روی نمودارها تمرکز کند. با توجه به مشکل بودن اسکالپینگ، معامله گر سعی می کند تنها بر روی یک یا دو جفت ارز موقعیت معاملاتی ایجاد کند.
معاملات روزانه (Day trading)
این نوع ترید برای افرادی مناسب است که با تعداد بالای معاملات اسکالپ راحت نیستند اما در عین حال نمی خواهند موقعیت معاملاتی خود را در طول شب حفظ کنند. معامله گران روزانه موقعیت های معاملاتی خود را در طول یک روز باز می کنند و می بندند. بدین ترتیب سرمایه خود را از ریسک حرکت های شدید شبانه(overnight) حفظ می کنند. این نوع معامله گران در انتهای روز تمام موقعیت های باز خود را با سود یا ضرر می بندند. معاملات در دوره های چند دقیقه ای و چند ساعته انجام می شوند. در نتیجه، این کار نیازمند زمان کافی برای تحلیل بازار و همچنین رصد موقعیت های باز در طول روز است. معامله گر در معاملات روزانه همانند معاملات اسکالپ بدنبال کسب سود مناسب از تجمیع سودهای کوچک است.
معامله گران روزانه توجه بسیاری به تحلیل های بنیادی و تکنیکال دارند. آنها همچنین سعی می کنند تا با استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال مانند MACD ، RSI و Stochastic Oscillator روندها و شرایط بازار را تشخیص دهند.
معاملات سویینگ (Swing trading)
بر خلاف معامله گران روزانه که موقعیت های معاملاتی خود را در کمتر از یک روز می بندند معامله گران سویینگ معمولا موقعیت های خود را تا چند روز و گاهی تا چند هفته حفظ می کنند. از آنجا که این موقعیت ها جهت کسب سود از حرکت های کوتاه مدت بازار در دوره زمانی مشخصی ایجاد می شوند نیازی نیست که معامله گر بطور مداوم در طول روز نمودارها و موقعیت های باز خود را رصد کند. این سبک معامله برای افرادی که مشغله دیگری مانند کار تمام وقت دارند مناسب است. با معاملات در سویینگ های قیمت این حال بایستی روزانه چند ساعت جهت پیگیری و تحلیل باز وقت صرف کنند.
معامله گران سویینگ همانند برخی از معامله گران روزانه گرایش به استراتژی های معاملاتی مثل معامله در روند، معاملات عکس روند، مومنتوم و معاملات شکست دارند.
معاملات حفظ موقعیت (Position trading)
معامله گرانی که این نوع معاملات را بر می گزینند تمرکز بر حرکت های بلندمدت قیمت دارند تا بدین ترتیب با همراهی حرکت های اصلی بازار بیشترین سود را کسب کنند. در نتیجه این معاملات هفته ها، ماه ها یا حتی سال ها طول می کشد. پوزیشن تریدرها از نمودارهای هفتگی و ماهانه بمنظور آنالیز و ارزیابی بازار استفاده می کنند. این معامله گران با استفاده از تحلیل بنیادی و تکنیکال سطوح ورود و خروج بالقوه را می یابند.
از آنجاییکه پوزیشن تریدرها بدنبال کسب سود از نوسانات قیمتی کوچک نیستند موقعیت های معاملاتی آنها نیازی به رصد دائم ندارد و تنها بصورت دوره ای روندهای اصلی بازار بررسی می شود.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.5 / 5. تعداد آرا 13
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bonds) و اجزاء آن
نرخ لایبور (Libor) چیست؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما