نرخ بازگشت سرمایه یا ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه (Return on investment) یا ROI میزان کارآیی سرمایه گذاری شما برروی کسب و کار خودتان را از نظر میزان درآمدزایی اندازه گیری میکند. نرخ بازگشت سرمایه سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را در قیاس با هزینه اولیه آن اندازه گیری میکند. این محاسبه به افراد اجازه میدهد تا کارآیی و سودآوری یک سرمایه گذاری را بسنجد و اغلب برای تأثیرگذاری بر تصمیمات مالی، مقایسه سودآوری شرکت و تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
هر زمان که پول یا وقت خود را برروی کسب و کار خود سرمایه گذاری میکنید، باید یک نتیجه معین را در ذهن داشته باشید و روش رسیدن به آن را برای اطمینان از سودآوری در نظر بگیرید. محاسبه بازده سرمایه گذاری راهی است برای سنجش اینکه آیا یک تصمیم تجاری به نتیجه میرسد.محاسبه ROI همچنین میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که در کسب و کار شما چه چیزی درست کار میکند و چه چیزی درست کار نمیکند. بنابراین با دانستن آن میتوانید تغییرات لازم را در کسب و کار خود ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه روشی برای پرسیدن این سوال است که «با سرمایه گذاری این مقدار زمان و پول برای کسب و کارم، چه چیزی بدست خواهم آورد؟» به عنوان مثال اگر کار خود را به دستیار مجازی(VA) واگذار کنید، آیا پولی که میپردازید منجر به افزایش درآمد شما میشود و اگر چنین است، افزایش درآمد شما چقدر خواهد بود؟ به ازای هر هزار تومانی که برای VA خرج میکنید، چه بازدهی اضافی از درآمد کسب میکنید؟ نرخ بازگشت سرمایه ایستا و ساکن نیست و متغیرهای زیادی میتوانند آن را تغییر دهند. بنابراین شما باید ROI را مرتبا محاسبه کنید و در صورت لزوم در کسب و کار خود تغییراتی ایجاد کنید.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه کار میکند؟
به عنوان مثال اگر شما 1000 دلار در ماه برای تبلیغات کلیکی (PPC) هزینه کنید و 2000 دلار درآمد مستقیم از این کمپین بدست آورید، سود (2000 دلار – 1000 دلار = 1000 دلار) را بر هزینه (1000 دلار) تقسیم میکنید تا بازده را پیدا کنید که در این مثال حاصل این تقسیم 1/1 است. حال برای محاسبه درصد نرخ بازگشت سرمایه، عدد بدست آمده یعنی عدد 1 را ضرب در 100 میکنیم که مقدار 100٪ به دست میآید. به عبارت دیگر به ازای هر دلاری که برای تبلیغات PPC خرج میکنید، یک دلار سود دریافت میکنید.
حال اگر شما ماهانه 1000 دلار برای این کمپین تبلیغاتی خرج میكردید اما در عوض 1200 دلار فروش میکردید، سود شما 200 دلار (1200 دلار – 1000 دلار) و بازده سرمایه شما 200 دلار (سود) تقسیم بر 1000 دلار (هزینه) = 0.20 یا 20٪ میشد. به عبارت دیگر به ازای هر دلار هزینه شده در این کمپین، 20 سنت سود دریافت میکردید.
شما باید ROI تمام هزینههای خود را در نظر بگیرید. یک کامپیوتر سریعتر و جدیدتر چقدر به کسب و کار شما کمک میکند؟ آیا پولی که برای یک امکانات تازه خرج میکنید منجر به توانایی شما در کسب درآمد بیشتر خواهد شد؟ محاسبه دستاوردهای تصمیمات تجاری این چنینی به شما کمک میکند تا سرمایه گذاریهایی را انتخاب کنید که به شما در دستیابی به نتایج دلخواه کمک میکنند.
زمان در مقابل ROI:
در حالی که ROI به طور کلی به سرمایه گذاری های مالی مربوط است، اگر زمان خود را به عنوان یک سرمایه گذاری در نظر بگیرید نیز این فرمول به درد شما خواهد خورد. اگر در ماه 3000 دلار درآمد دارید، اما 60 ساعت در هفته در کسب و کار خود کار میکنید (240 ساعت در ماه)، ROI شما 3000/240 یا 12.5 است. این بدان معناست که برای هر ساعت کار، فقط 12.50 دلار درآمد کسب میکنید.
با دانستن بازده سرمایه گذاری زمان خود میتوانید در مدل کسب و کارتان تغییراتی ایجاد کنید که به شما امکان میدهد در مدت زمان کمتری درآمد بیشتری کسب کنید. همچنین توجه داشته باشید که ROI همان سود نیست. شما با کسر هزینه های خود از میزان درآمدتان سود را تعیین میکنید. اگر در یک ماه 5000 دلار درآمد کسب کنید و هزینههای کسب و کار شما 3000 دلار باشد، سود شما 2000 دلار است. ROI اثربخشی هر یک از آن سرمایه گذاریها را اندازه گیری میکند که به صورت نسبت یا درصد بیان میشود و پاسخ فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک مبلغ نیست.
۵ راه افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI در شبکه های اجتماعی
بین «ارتباط یک برند با مشتریان در شبکه های اجتماعی» و «افزایش درآمد خالص» یک رابطهی خطی و شفاف وجود ندارد. فقط ۱۷ درصد از شرکت¬های بازاریابی اظهار می¬کنند که میتوانند نرخ دقیق بازگشت سرمایه را در فعالیت¬های شبکه¬ های اجتماعی خود ارائه کنند. با این وجود، یکی از راههایی که به افزایش درآمد خالص برند منتهی میشود، ارتباط با مشتریان است و یکی از بهترین کانالهای ارتباط با مشتریان، شبکه های اجتماعی است.
با رعایت این راهکارها میتوانید نرخ بازگشت سرمایه ناشی از مشارکت مشتریان در شبکه های اجتماعی را بالاتر ببرید. اگر برای شما هم مهم است که در جایی هزینه کنید که بتوانید از آن سود دریافت کنید، در این مقاله همراه ما باشید.
پیشنهاد میکنم مطلب من، با عنوان مدیریت بازرگانی چیست؟ را مطالعه کنید.
1- هدف اصلی فعالیتهایتان را آگاهی مخاطبان از برند در نظر بگیرید
برای تمام فعالیتهایی که در شبکههای اجتماعی انجام میدهید، هدف تعیین کنید و هدف اصلی را شناخت مخاطبان از برند در نظر بگیرید. تولید محتواهایی با هدف شناخت مخاطبان از برند، همیشه مخاطب دارد، چرا که همواره کاربرانی وجود دارند که بخواهند محصولتان را بشناسند و از خدمات شما استفاده کنند.
همین مسئله باعث میشود محتواهایی با این مضمون همیشه مخاطب داشته باشد و کاربران بیشتری شما را بشناسند و برند شما نسبت به گذشته بتواند در زمان کمتری رشد کند.
2- از برقراری ارتباط موثر با مشتریان خود غافل نشوید
به شخصه ترجیح من به عنوان مشتری این است که ارتباط یک برند با من، پس از خرید، پر رنگتر بشود؛ اما معمولا شاهد این هستم که برندها قبل از خرید، وقت و بیوقت پیام میدهند و پیگیری میکنند تا من را به خرید ترغیب کنند، اما پس از خرید فراموش میکنند که این ارتباط را حفظ کنند؛ رابطهای که برای ایجاد آن هزینهی زیادی هم پرداخت کردهاند.
در مورد فعالیت در شبکه های اجتماعی هم همینطور است. برای بسیاری از برندها بالا بردن تعداد دنبالکنندگان آنقدر مهم است که آنها را از ارتباط با مشتریان فعلی غافل میکند. اما واقعیت این است که سرمایهی اصلی هر کسبوکاری را مشتریان آن تشکیل میدهند و عاقلانه این است که در اقدامات خود اولویت را بر مشتریان فعلی متمرکز کنیم.
3- هر چند وقت یک بار میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید
در دنیای کسبوکار همواره با یک فضای پیچیده و مبهم روبهرو هستیم؛ حالا اگر فضای اقتصادی و سیاسی ایران را هم به آن اضافه کنیم، با ابهام و پیچیدگی مضاعفی روبهرو خواهیم بود. در چنین فضایی حفظ اثرگذاری برند دشوار است و لازم است هر چند وقت یک بار میزان آن سنجیده شود.
شما میتوانید با انجام نظرسنجی از مشتریان، میزان اثرگذاری برند خود را بسنجید یا با تعیین شاخص NPS (شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان) اندازهگیری کنید که برند شما چقدر در میان مشتریان طرفدار دارد.
امروزه مشتریان علاوه بر اینکه در مورد خرید خود قدرت انتخاب و تصمیمگیری دارند، بر تصمیم دیگران در خرید هم تاثیرگذار هستند. با کمک شاخص سنجش میزان وفاداری مشتریان (Net Promoter Score) یا به اختصار NPS میتوانید از میزان تاثیرگذاری مشتریان خود آگاه شوید. این شاخص شامل دو سوال ساده است:
– چقدر احتمال دارد که خدمات/برند/محصولات ما را به دیگران توصیه کنید؟
– دلیل اصلی آن چیست؟
سوال اول در مورد احساس مشتری است و سوال دوم در مورد چرایی آن.
با جمعآوری این اطلاعات متوجه میشوید که آیا میزان آگاهی نسبت به برند شما در حال افزایش است و آیا ارتباط مثبتی با برند در حال شکل¬گیری است؟
4- به پستها و کامنتهای کاربران در شبکه های اجتماعی توجه کنید
پستها و کامنتهای کاربران درباره برند شما، می¬تواند نشان دهد که برند شما در افکار عمومی چگونه شناخته میشود.
اگرچه دیدن نظرات منفی ممکن است شما را ناراحت کند، اما دانستن این اطلاعات ارزشمند است، به ویژه اگر بتوانید پس از دریافت بازخوردهای منفی، تغییراتی صورت دهید که برای مشتریان سودمند باشد.
5- اهداف مشترک تعریف کنید و به سمت زمینه¬های مشترک حرکت کنید
به جای اینکه هر یک از تیم¬های داخلی شرکت به تنهایی کار کند، به دنبال زمینه¬های مشترک درباره چیزهایی که برای برند مهم است بگردید و در راستای آن، با یکدیگر همکاری کنید. وقتی ذی¬نفعان برند، درباره ارزشهای برند به توافق برسند، میتوانند مجموعهای از شاخص عملکرد کلیدی (KPI) برای تیم¬های مختلف از جمله تیم بازاریابی، فروش، خدمات، پشتیبانی مشتریان تعیین کنند و اطمینان یابند که هر یک از تیم¬ها میداند که چگونه باید به این شاخص¬ها دست پیدا کند. به این ترتیب سنجش دقیقی در مورد اینکه آیا هر یک از تیم¬ها، در راستای اهداف برند به پیش می¬روند یا نه ارائه میشود.
جمعبندی
معمولا بین ارتباط با مشتری در شبکه های اجتماعی تا خرید او، یک مسیر مستقیم وجود ندارد؛ اما فعالیت در شبکه های اجتماعی میتواند سرعت این مسیر را افزایش دهد. شما با رصد کردن رفتار مشتری میتوانید راههای کارآمدتر و کمهزینهتری را برای جذب و جلب او انتخاب کنید.
با بررسی دقیق نرخ بازگشت سرمایه، متوجه میشوید که کدام فعالیتهای شما بیشترین پتانسیل را برای بازگشت سرمایه کوتاهمدت و کدام برای بلندمدت دارد. همچنین امکان میدهد تاثیر بازاریابی دهانبهدهان در رشد کسبوکار خود را بسنجید، نظر افکار عمومی در مورد برندتان را ببینید و میزان تاثیرگذاری برند خود را متوجه شوید تا در نهایت، هزینههای خود را کاهش و به درآمد خود بیافزایید.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
یکی از شاخصهای مربوط به محاسبه سود یک سرمایهگذاری در امور مالی «نرخ بازگشت سرمایه» (Return on Investment) است که آن را با ROI نشان میدهند. در حقیقت نرخ بازگشت سرمایه، محاسبهگر نسبت درآمد به سرمایهای است که در یک کسب و کار صرف کردهاید. هر چه این نسبت بزرگتر باشد، توانایی سود دهی آن کسب و کار بیشتر است. به این ترتیب در بین کسب و کارهایی که سرمایهگذاری در آنها به شما پیشنهاد میشود، میتوانید پرسودترین را انتخاب کنید.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه در کنار شاخصهای دیگر «جریانهای نقدی» (Cash Flow) مانند «نرخ بازگشت داخلی» (Internal Rate of Return) یا IRR همچنین «ارزش خالص فعلی» (Net Present Value) که با NPV نشان داده میشود، شاخصهای مهمی در سرمایهگذاری محسوب میشوند. در بیشتر مواقع این شاخصها را به صورت درصدی یا نسبی بیان میکند. در مقالهی حاضر در تلاش برای بررسی نحوهی محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میباشیم، پیشنهاد میکنم برای مطالعه بیشتر بر چیستی نرخ بازده سرمایه و مزایا و معایب و اهداف به مقالهی بازدهی سرمایه گذاری مراجعه بفرمایید.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه:
- NRI یا سود خالص دریافتی (Net Return on Investment)
- CI یا مبلغ سرمایهگذاری (Cost of Investment)
در این صورت نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به صورت زیر محاسبه خواهد شد.
نکات مهم:
- اگر بخواهید شاخص ROI را به صورت درصدی نمایش دهید، کافی است که نتیجه را در ۱۰۰ ضرب کنید.
- ممکن است به جای سود خالص دریافتی، تفاضل مبلغ سرمایهگذاری اولیه (Initial Value of Investment) و کل دریافتی حاصل از سرمایهگذاری (Final Value of Investment) به کار گرفته شود. در این صورت نحوه محاسبه ROI به صورت زیر خواهد بود.
- البته توجه دارید که نتیجه محاسبه ROI در هر دو حالت یکسان خواهد بود و فقط پیشنیازهای محاسبه آن تغییر کرده است.
محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه
در محاسبه «نرخ سالانه بازگشت سرمایه» (Annualized ROI)، طول دورهای که شما به سود مورد انتظارتان میرسید نیز به کار میرود و این امر برتری این شاخص را نسبت به نرخ بازگشت سرمایه (ROI) نشان میدهد. به منظور محاسبه نرخ سالانه بازگشت سرمایه، به شیوه زیر عمل میشود.
نرخ سالانه بازگشت سرمایه =[(1+ROI)1n−1]×100
تعداد دورههای سرمایهگذاری است. همانطور که میبینید، نرخ سالانه بازگشت سرمایه به نوعی میانگین هندسی نرخ بازگشت سرمایه است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نامتوازن با تابع IRR
زمانی که یک طرح سرمایهگذاری را ارزیابی میکنید، به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است دریافتیهای شما در طول دوره سرمایهگذاری رخ دهد. از طرفی میزان درآمدهای شما از این طرح سرمایهگذاری ممکن است در سالهای نخست کم و در سالهای انتهایی زیاد شوند.
در این صورت لازم است بدانید نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشود؟
به طور کلی زمانی که بازگشت سرمایه نامتوازن باشد، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل پیچیدهای محاسبه خواهد شد، که به آن نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return) یا IRR میگویند. در IRR، در هر دوره، میزان پرداختهای سود ناشی از سرمایهگذاری با یکدیگر تفاوت دارد ولی دورههای بازپرداخت یکسان است. به این معنی که پرداختها همیشه سالانه یا مثلا شش ماهه صورت میگیرند. برای درک بهتر همراه مثالی توضیح میدهیم.
در نظر داشته باشید که در یک طرح سرمایهگذاری، سرمایه اولیه 100000 ریال در نظر گرفته شده است. در نتیجه میتوان دوره مربوط به سرمایهگذاری را در سال صفر، ۱۰۰ هزار ریال محسوب کرد.
در پایان سال اول درآمد شما از این سرمایهگذاری 25000 ریال است. به همین ترتیب در سالهای بعدی به ترتیب 30000، 35000، 20000 و 15000 ریال دریافتی خواهید داشت. مجموع این دریافتها برابر با 125000 ریال خواهد بود.
حال با توجه به طول دورههای ثابت بازپرداخت، تابع IRR، نرخ بازگشت سرمایه را سالانه 8٫64 درصد محاسبه کرده است.
فرمول صریحی برای محاسبه IRR وجود ندارد و معمولا به روشهای عددی و به کمک محاسبات تکراری، نرخ بازگشت داخلی بدست میآید. در این مثال هم ما از تابع IRR در اکسل به منظور انجام محاسبات کمک گرفتهایم.
همانطور که مشاهده میکنید، سود شما در کل برابر با ۲۵ هزار ریال است که اگر در بین ۵ سال تقسیم کنیم حدود سالی ۵۰۰۰ ریال خواهد بود. در نتیجه براساس میانگین حسابی، متوسط نرخ سالانه بازگشت سرمایه چیزی حدود 5٫0 درصد میشود که با 8٫64 درصد تفاوت زیادی دارد. علت این امر، تخصیص تفاوت مبلغ پرداختی در طول دوره بازگشت سرمایه است.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نامتوازن با تابع IRR
زمانی که یک طرح سرمایهگذاری را ارزیابی میکنید، به این موضوع توجه داشته باشید که ممکن است دریافتیهای شما در طول دوره سرمایهگذاری رخ دهد. از طرفی میزان درآمدهای شما از این طرح سرمایهگذاری ممکن است در سالهای نخست کم و در سالهای انتهایی زیاد شوند. در این صورت نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه میشوند؟
زمانی که بازگشت سرمایه نامتوازن باشد، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل پیچیدهای محاسبه خواهد شد که به آن نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return) یا IRR میگویند. در IRR، در هر دوره، میزان پرداختهای سود ناشی از سرمایهگذاری با یکدیگر تفاوت دارد ولی دورههای بازپرداخت یکسان است. به این معنی که پرداختها همیشه سالانه یا مثلا شش ماهه صورت میگیرند.
به طور مثال، در یک طرح سرمایهگذاری، سرمایه اولیه 100000 ریال در نظر گرفته شده است. در نتیجه میتوان دوره مربوط به سرمایهگذاری را در سال صفر، 100 هزار ریال محسوب کرد.
در پایان سال اول درآمد شما از این سرمایهگذاری 25000 ریال است. به همین ترتیب در سالهای بعدی به ترتیب 30000، 35000، 20000 و 15000 ریال دریافتی خواهید داشت. مجموع این دریافتها برابر با 125000 ریال خواهد بود. با توجه به طول دورههای ثابت بازپرداخت، تابع IRR، نرخ بازگشت سرمایه را سالانه 8٫64 درصد محاسبه کرده است.
نکته مهم:
فرمول صریحی برای محاسبه IRR وجود ندارد و معمولا به روشهای عددی و به کمک محاسبات تکراری، نرخ بازگشت داخلی بدست میآید. در این مثال هم ما از تابع IRR در اکسل به منظور انجام محاسبات کمک گرفتهایم. همانطور که مشاهده میکنید، سود شما در کل برابر با ۲۵ هزار ریال است که اگر در بین ۵ سال تقسیم کنیم حدود سالی ۵۰۰۰ ریال خواهد بود. در نتیجه براساس میانگین حسابی، متوسط نرخ سالانه بازگشت سرمایه چیزی حدود 5٫0 درصد میشود که با 8٫64 درصد تفاوت زیادی دارد. علت این امر، تخصیص تفاوت مبلغ پرداختی در طول دوره بازگشت سرمایه است.
ROI چه کاربردی دارد؟
بعد از اینکه فهمیدیم نرخ بازگشت سرمایه چیست و با چه فرمولی محاسبه میشود، حالا زمان آن رسیده که ببینیم ROI چه کاربردی دارد و کجا میتوانیم از آن استفاده کنیم. شاید به راحتی بتوان کاربرد نرخ بازگشت سرمایه در سازمان و تدوین استراتژیهای بازاریابی را حدس زد.
یکی از اصلیترین کاربردهای ROI زمانی است که شما میخواهید ببینید در ازای سرمایهگذاری انجام شده چه خروجیای گرفتهاید و سود به دست آمده چقدر بوده است. به عنوان مثال نرخ بازگشت ۴۰ درصد خیلی بهتر از نرخ بازگشت ۲۰ درصد است و نشان میدهد عملکرد خوبی داشتید و سود خوبی هم نصیبتان شده است.
یکی دیگر از کاربردهای ROI مربوط به زمانی است که میخواهید محصول جدیدی را روانه بازار کنید. بنابراین میخواهید بسنجید محصول جدید تا چهاندازه برایتان سودآور خواهد بود. اینجاست که بعد از عرضه محصول میتوانید به کمک ROI میزان سوددهی را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان محاسبه ROI در برخی از بازارها وجود نداشته باشد، میتوانید با شبیهسازی گروهی از مشتریان هدف خود، نرخ بازگشت سرمایه را به صورتی تقریبی بهدست آورید.
خلاصه و جمعبندی
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک شیوه ساده و آسان برای اندازهگیری میزان سودآوری یک سرمایهگذاری است. هر چند این شاخص ساده به نظر میرسد ولی میتوان آن را برای بیشتر مواردی که مربوط ب سرمایهگذاری و جذب سرمایه هستند به کار برد. به همین دلیل، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه برای سرمایهگذارها و صاحبان سرمایه امری مهم محسوب میشود.
همچنین به منظور تصمیمسازی برای انتخاب صندوقهای سرمایهگذاری و محاسبه درصد سود آنها، استفاده از ROI مبنای مناسب و کارایی خواهد بود. همانطور که دیدید، نرخ بازگشت سرمایه، دارای معایبی نیز هست که از جمله میتوان به عدم دخالت زمان بازگشت سرمایه در آن اشاره کرد. به این ترتیب شاید نرخ سالانه بازگشت سرمایه بتواند جایگزینی مناسب برای شاخص مورد بحث محسوب شود.
هر چند محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI ساده است، ولی نرمافزارهای مالی و عمومی (مانند اکسل) برای چنین شاخصهایی، توابع بخصوصی دارند که باز هم محاسبات را سادهتر کرده و به کاربران اجازه تصمیمگیری سریع و دقیق را میدهند.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله نرخ بهره موثر با تابع EFFECT را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چرا تا این حد مهم است؟
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
مسلماً اگر شما بخواهید دست به کار شوید و برای کسب و کار یا شرکتی تبلیغات یا سرمایه گذاری انجام دهید، به دنبال این خواهید بود که چگونه نرخ بازگشت سرمایه را افزایش دهید؛ بنابراین مهمترین چیز در تبلیغات این است که در هر صورت چه آن را به عنوان سرمایه و چه به عنوان هزینه نگاه کنید، باید در نظر داشته باشید که سرمایه شما چه زمانی باز خواهد گشت.
نرخ بازگشت سرمایه چیست
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه چیست
مزایای نرخ بازگشت سرمایه
معایب نرخ بازگشت
فرمول محاسبه ROI
نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه می شود؟
مثال محاسبه ROI
بهبود نرخ بازگشت
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
به زبان ساده بگوییم نرخ بازگشت سرمایه، سودی است که شما با پرداخت هزینه تبلیغات به دست می آورید. در اصل زمانی که می خواهیم ببینیم سرمایه ما چقدر بوده است، بایستی ببینیم که در ازای سرمایه و هزینهای که خرج کردهایم چه چیزی به دست آوردیم.
به بیانی دیگر، نرخ بازگشت یا ROI یکی از شاخصهای کلیدی یا KPI هایی است که میزان موفقیت و عملکرد یک کمپین تبلیغاتی را بررسی می کند؛ بنابراین در زمان تدوین استراتژی های تبلیغات و بازاریابی یکی از مهمترین معیارهایی که دیجیتال مارکترها در نظر می گیرند ROI است.
درواقع میتوان گفت بازگشت سرمایه، سودی است که نسبت به هزینه و سرمایهای که کردید به دست می آورید. البته این سود صرفاً مالی نیست و میتواند برندسازی یا آگاهی از برند شما باشد. در هر صورت در دنیای امروز که هر هزینهای باید حساب شده باشد اگر بودجهای را در دست گرفتید تا فروش مثالی از نرخ بازگشت سرمایه یک مجموعه یا آگاهی از برند یک شرکت را افزایش دهید، یکی از معیارهای مهمی که باید در نظر بگیرید نرخ بازگشت است. با دانستن این شاخص است که میتوانید بررسی کنید که هزینه ها را چطور تقسیم کرده و کجا خرج کنید.
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
کاربرد نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
شاید یکی از معمولترین و مشخصترین کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه را بتوان در بازاریابی و استراتژی های مارکتینگ دید. برای مثال زمانی که شما می خواهید ببینید در ازای تبلیغاتی که هزینه کردید، چه مقدار بازگشت سرمایه داشتید، چه تعداد مشتری جذب کرده و یا چند برابر فروش داشتهاید درواقع دارید نرخ برگشت سرمایه را محاسبه می کنند. مسلماً این نرخ بازگشت هر چقدر بالاتر باشد، موفقیت عملکرد شما را نشان می دهد.
فرض کنید که قصد دارید محصول جدیدی را روانه بازار کنید، در نتیجه بایستی بسنجید که این محصول تا چه اندازه برایتان سودآور است. به این ترتیب است که میتوانید نرخ بازگشت را ارزیابی کنید. حتی اگر امکان تعیین دقیق این شاخص نبود، میتوانید به صورت تقریبی نرخ بازگشت سرمایه را به دست آورید.
مزایای نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت به موضوعات مالی بستگی دارد. این کار میتواند مزایا و معایب خود را داشته باشد. برای نمونه اگر بخواهیم در مورد مزایای نرخ بازگشت صحبت کنیم، میتوان گفت:
با نرخ بازگشت میزان خروجی و سود حاصله را در ازای هزینه و سرمایه گذاری که انجام دادیم به دست میآوریم. عملکرد تیم مارکتینگ و بازاریابی را ارزیابی میکنیم و آن را در جهت بهینه سازی و صرفه جویی برای گرفتن نتیجه بهتر بهینه میکنیم. میزان پتانسیل و ظرفیت برنامههای بازاریابی را برای نرخ بازگشت در کوتاه مدت یا بلند مدت بررسی میکنیم.ROI پلنهای مختلف بازاریابی را بررسی کرده و نحوه تعامل مشتریان و مخاطبان را بررسی میکنیم. همچنین ارزش مشتری یا LIV مشتری را در طولانی مدت به دست میآوریم. با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میتوانیم سیاستهای درآمدی و سودآوری کسب و کار را بهبود دهیم.
مزایای ROI
معایب نرخ بازگشت سرمایه
اگر نرخ بازگشت را به درستی انتخاب نکنید، این موضوع میتواند باعث دردسر و گمراهی مدیران و ضرر به کسب و کار شود. به این ترتیب در محاسبه سود حاصل از کمپینهای راه اندازی شده و مشتری به مشکل بر خواهید خورد. از طرفی ممکن است با محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میزان اثرگذاری برخی از کمپین های تبلیغاتی کاهش پیدا کند و یا این احتمال وجود دارد که در تشخیص منبع تبدیل کاربر به مشتری به مشکل بربخورید.
معایب ROI
فرمول محاسبه ROI
نرخ بازگشت شامل سود حاصل از سرمایه گذاری نسبت به کل هزینه پرداختی است. به این ترتیب میتوان گفت فرمول ROI شامل:
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایه گذاری
برای تعیین نرخ بازگشت به صورت درصد، بایستی این نتیجه را در 100 ضرب کنید. در نظر داشته باشید که این فرمول گاهی به همین سادگی محاسبه نمیشود و ممکن است زمان زیادی را برای محاسبه و بررسی از شما بگیرد.
نرخ بازگشت سرمایه چگونه محاسبه می شود؟
زمانی که نرخ بازگشت سرمایه مثبت باشد، یعنی کل هزینه سرمایه گذاری به علاوه درصدی از سود برگشته است. زمانی که منفی شود، یعنی درآمد به حدی نبوده که کل هزینهها را پوشش دهد. در نتیجه هر چه نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، بهتر است.
نرخ بازگشت را میتوان برای سرمایه گذاریهای مختلف مورد استفاده قرار داد. برای مثال مدیران آن را برای ارزیابی بازگشت سرمایههایی که سرمایه گذاری کردهاند، مورد استفاده قرار می دهند. سرمایه گذاران نیز میتوانند نرخ بازگشت سرمایه را برای ارزیابی عملکرد سهامشان مورد بررسی قرار دهند. حتی شما همچنین میتوانید برای ارزیابی نرخ بازگشت داراییهایتان همچون خانه استفاده کنید. در نظر داشته باشید که نرخ بازگشت ارزش زمانی پول را در نظر نمیگیرد؛ بنابراین چندان برای خرید و فروش سهام، نرخ دقیقی نیست؛ اما میتوانید از آن برای محاسبه دارایی ثابتی مثل ساختمان یا خانه آن را به کار ببرید.
فرمول محاسبه ROI
مثال محاسبه ROI
بیایید با یک مثال قضیه را روشنتر کنیم. فرض کنید یک لباس فروشی آنلاین دارید و سود خالصی که در ازای سفارش هر مشتری به دست میآورید 20 هزار تومان است. (بله میدانیم 20 هزار تومان مبلغی نیست؛ اما فرض کنید!)
از طرفی از آنجایی که قیمت پارچه بالا رفته است حاشیه سود شما بسیار ناچیز است و از سوی دیگر رقابت در بازار لباس فروشی بالا میباشد، در نتیجه تصمیم میگیرید یک میلیون بابت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بپردازید تا فروشتان را بیشتر کنید.
حالا در نظر بگیرید که کل درآمد شما در کمپینی که راه اندازی کردهاید، 1.5 میلیون تومان بوده است. در نتیجه طبق فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه میتوان گفت:
۰٫۵ = ۱، ۰۰۰، ۰۰۰ / (۱، ۰۰۰، ۰۰۰ – ۱، ۵۰۰، ۰۰۰)
زمانی که 0.5 را در 100 ضرب میکنیم تا معیار را به صورت درصد بیان کنیم میتوان گفت که نرخ بازگشت سرمایه شما 50 درصد است. در نتیجه در صورتی که به ازای هر مشتری 20 هزار تومان سود کنید، به ازای هر یک میلیون تومانی که باب تبلیغ میپردازید، بایستی 50 تا مشتری جذب کنید تا به نقطه سر به سر برسید و ضرر نکنید. حالا اگر تعداد مشتریان شما از 50 نفر بالاتر برود، سود بیشتری نصیبتان میشود.
بهبود نرخ بازگشت
راههای زیادی وجود دارد که کمک میکند تا نرخ بازگشت شما بهبود پیدا کند. افزایش سود و بهبود راندمان ازجمله روشهای تأثیرگذار برای بهبود نرخ بازگشت است. اولین قدمی که باید برای بهبود ROI در نظر بگیرید این است که یک تعریف دقیق و واضح از بازگشت سرمایه داشته باشید. برای مثال تعداد فروش بیشتر، جذب مشتری بیشتر، افزایش سود، سودهای کلان، کاهش قیمت سر به سر، کاهش هزینه تولید یا آگاهی از برند، نمونههایی از اهداف نرخ بازگشت سرمایه هستند. برای مثال در نظر داشته باشید که افزایش فروش، یا دقیقتر بگوییم، افزایش فروش در یک بازه زمانی و در یک منطقه خاص و یک کانال خاص، میتواند هدف دقیقتری باشد.
معمولاً افزایش فروش یا بالا بردن قیمت فروش و در نهایت افزایش سود، یکی از مشخصترین و معمولترین راه ها برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه است. بهتر است هزینهها را کاهش دهید. هزینهها را به تعداد فروش سر به سر تقسیم کنید تا دید بهتری نسبت به فرصتهای کاهش هزینهها داشته باشید.
بهتر است توقعات خود را واقع بینانه در نظر بگیرید. برای مثال قرار نیست که هر سرمایه گذاری لزوماً به شما سود برساند؛ مثلاً هزینهای که بابت ارسال ایمیل تبریک به مشتریان در نظر میگیرید، مسلماً فروش شما را بیشتر نمیکند اما رضایت و حس خوبی که در مشتریان ایجاد می کنید، وفاداری آن ها را نسبت به برند شما افزایش می دهد.
جمعبندی
یکی از مهمترین معیارهایی که برای چیدن استراتژی مارکتینگ، باید به آن توجه کرد ROI است. به این ترتیب شما باید قبل از تدوین استراتژی یا بعد از اجرای کمپین به طور دقیق این شاخص ر بررسی کنید تا دریابید در ازای هزینهای که صرف کردهاید، چه میزان سود نصیب کسب و کار شده است و عملکرد نیم مارکتینگ در بهینه سازی هزینهها و دریافت خروجی چگونه بوده است.
نه تنها در مورد کمپینهای تبلیغاتی، بلکه در مورد کسب و کارهای مختلف نیز نرخ بازگشت سرمایه اهمیت بسیار دارد. هر چه این مقدار بالاتر باشد، سود شما نیز بیشتر است.
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
این مقاله از وبسایت Medium.com است و با مثال ها و نمونه های واقعی میخواهیم راجع به این مفهوم صحبت کنیم. یک کسب و کاری را راه اندازی کردیم و الان می خواهیم برای آن یک سری هزینه ها داشته باشیم، میخواهیم مثلا یک بودجه ای برای تبلیغات آن در نظر بگیریم. در کانال های بازاریابی ما هزینه کنیم و به ازای آن هزینه و سرمایه گذاری که انجام می شود بتوانیم مشتری جذب کنیم، بتوانیم به سودآوری برسیم. ROI مخفف (Return On Investment) و همان نرخ بازگشت سرمایه است که می تواند یک شاخص و معیاری برای سنجش موفقیت ما در این سرمایه گذاری باشد. ما نام این هزینه کردن را سرمایه گذاری میگذاریم. یک سری اعداد و ارقام هزینه می کنیم و به واسطه آن توقع این را داریم که به سودآوری و موفقیتی که مدنظرمان است برسیم.
فرمول اصلی ROI یک ساختار دارد. میگوید که سود هزینه هزینه 100 و آن درصدی که نهایتاً به ما نمایش می دهد نرخ بازگشت سرمایه ما می شود. اگر خاطرتان باشد در مقالات قبلی که راجع به Lead صحبت کردیم، راجع به یک دوره آموزشی وردپرسی صحبت کردیم، من می خواهم همان مثال را دوباره اینجا بیاورم و در این فرمول توضیح بدهیم که نرخ بازگشت سرمایه ما چه شکلی می تواند باشد. مثلاً ما همان دوره آموزش وردپرس را داریم و مثلاً این دوره را یک میلیون تومان قیمتگذاری کردیم و ما می آییم سه میلیون تومان یک هزینه تبلیغاتی را در نظر می گیریم.
ساختار نرخ بازگشت سرمایه با مثال
مثلاً از روش های تبلیغات Google ADS یا از روش های دیگر مثل کانال های تلگرامی یا صفحات اینستاگرام یا از هر روش دیگری. ما سه میلیون تومان برای آن کمپین ما هزینه می کنیم که آن کاربری که هدف ما است ما را ببیند، وارد صفحه وبسایت ما و آن دوره بشود و دوره را خریداری کند. از این دوره و این کمپینی که راه اندازی کردیم ما شش میلیون تومان سود خواهیم کرد.
مثلاً شش نفر می آیند آن دوره را می خرند، هرکدام یک میلیون تومان که می شود شش میلیون تومان و این طوری برداشت کنیم که کل این مبلغ سود است و فعلاً کاری نداریم که چه هزینه هایی انجام شده است. مثلاً برای تدوین آن دوره، یا برای مدرس مثلاً یک درصدی را مدرس برداشته، یا ما چه هزینه های دیگری را برای پرسنل داشتیم که مثلاً در آن شرکتی که دارد آموزش طراحی سایت را انجام می دهد یک هزینه ای بابت پرسنل ها دارد پرداخت می کند؛ ما فعلاً این ها را فاکتور می گیریم، کنار می گذاریم و این طوری در نظر می گیریم که سود ما اینجا از آن شش میلیون تومان است.
نرخ بازگشت سرمایه مناسب
ما 6 میلیون را منهای 3 میلیون و دوباره تقسیم بر 3 میلیون و ضرب در 100 میکنیم. اینجا اتفاقی که می افتد ما به 100% می رسیم، به عدد نهایی 100% می رسیم که ROI این کمپین ما برای این محصول خاص در آن دوره ی خاص 100 میشود. توضیح داده شد به این شکل است که روی یک محصول خاص با یک بودجه خاص در یک زمان خاص داریم صحبت می کنیم. بعد ما می توانیم همه این موارد را در کمپین های مختلف، در محصول های مختلف و دوره های زمانی مختلف محاسبه کنیم و ببینیم نرخ بازگشت سرمایه ما در این موارد چند درصد است.
صفحات مهم سایت مدرسان پیشتاز
- نام کاربری من چیست چه طوری کار می کنیم بسازیم؟
- کامنت چی بزاریم حرفه ای پول بیاریم نکات آموزشی ما
- دوره زیر و بم فتوشاپ اساتید مدرسان پیشتاز حرفه نکات آموزشی ما
- کیف پول لجر نانو ایکس کیفیت عالی بخرید استفاده کنید
- بازاریابی محتوا چیست، آموزش ما دنبال کنید کسب کنیم
- دوره پایتون اساتید مدرسان پیشتاز برنامه نویسی یاد بگیریم
- سیگنال دهی ارز دیجیتال با مدرسان پیشتاز حرفه ای
- آموزش ارز دیجیتال مدرسان پیشتاز متد دنیا دست آوریم
- دوره برنامه نویسی استاد برند و محبوب به اهداف خود برسیم
- آموزش ادمین اینستاگرام کسب دلار واقعی دست آوریم
- بلاگر شبکه اجتماعی اینستاگرام تضمینی دست اوریم
- استیکر عکس اینستاگرام متن چه ویژگی هایی داشته باشیم
- user not found رفع مشکل متشکل مجموعه مدرسان رفع کنیم
موضوع کمی جالب شد. به اینجا می پرسیم که باید هزینه های کانال های بازاریابی مختلف را محاسبه کنیم. باید آن ها را اندازه گیری کنیم؛ تا مشخص شود که شاید یک سری از کانال های بازاریابی اصلاً به درد محصول و خدمات ما نخورد ولی یکسری دیگر خیلی خوب بودهاند، درصد ROI آن خیلی بالا بوده و ما می توانیم یک سری بودجه هایی که در کانال هایی که نرخ بازگشت سرمایه کمتری دارند، آن بودجه را قطع کنیم و در کانالی تزریق کنیم که می تواند به ما سودآوری بیشتری بدهد، می تواند نرخ بازگشت سرمایه بیشتری بدهد. این می تواند یکی از مثالی از نرخ بازگشت سرمایه مزایای محاسبه ای نرخ بازگشت سرمایه برای کسبوکار ما باشد.
تحلیل رقبا
برای محاسبه هزینه ای کانال های بازاریابی ما یک روش دیگری هم داریم که میتوانیم رقبا را تحلیل کنیم مثلاً ببینیم که 3 رقیب اصلی ما کجا هزینه می کنند، مثلاً در سئو چگونه کار می کنند، در Google ADS چگونه کار می کنند، وبسایت آنها را آنالیز کنیم، کاربرهای آن ها را آنالیز کنیم، با استفاده از یک سری ابزارهایی که وجود دارد یا مثلا روی کمپین های Google ADS اگر ما کمپینی فعال داشته باشیم می توانیم آنجا رقبایی که دارند روی این کلمات تبلیغات می روند را ببینیم که چه وضعی دارند و نسبت به آن ها پیش بینی کنیم که براساس چه هزینه ای می توانیم چه ROI به دست بیاوریم.
محاسبه و اندازه گیری موارد مالی در بازاریابی خیلی کار سختی است و پیچیدگی های خاص خودش را دارد و نرخ بازگشت سرمایه هم از این قاعده مستثنی نیست و یک سری معایبی وجود دارد که در این مقاله به دو مورد از آن ها اشاره می کنیم.
معایب بازگشت سرمایه
یک مورد این که خیلی سخت می توانیم تشخیص بدهیم که آن کمپین تبلیغاتی ما تاثیرگذاری لازم را داشته یا خیر. مخصوصاً در یک سری از کمپین هایی که واقعاً تحلیل و آنالیز آن سخت است.
مورد دوم این که در محاسبات تبدیل ما آن کاربرهایی که می خواهند تبدیل به مشتری شوند و مشتری بالقوه هستند و حالا می خواهند به مشتری تبدیل بشوند، برای محاسبه این هم یک سری اشتباهات، خطاها و سختی هایی وجود دارد که حتماً باید به این مسئله توجه کنیم. چون اصلاً ما در شروع به این نیاز داریم که بتوانیم بسنجیم تبدیل یا Conversion که اتفاق می افتد را بتوانیم اندازه گیری کنیم و به نسبت آن قرار است ما بسنجیم که چه نرخ بازگشت سرمایه دارد اتفاق می افتد. ولی به هرحال یک سری مزایا هم وجود دارد و نمی شود این موضوع که از اهمیت خاصی برخوردار است، مزایایی نداشته باشد.
مزایای بازگشت سرمایه
یکی از مزایایی که دارد این است که ما می توانیم تیم بازاریابی ما را ارزیابی کنیم که این هزینه ای که دارد صورت می گیرد و آن تیمی که این کار را انجام می دهد چه اتفاقی دارد می افتد؟ آیا کار را درست انجام می دهد؟ آیا به بهینه ترین حالت دارد پیش می رود؟ آیا مدل را عوض کنیم؟ پروژه ما را برون سپاری کنیم یا این که از افراد متخصص در سازمان مان دعوت کنیم که بیایند این کار را برای ما انجام بدهند؟ این باعث می شود که ما عملکرد آن تیم را هم پس ارزیابی کنیم.
موضوع بعدی این است که ما از کاربرها و مخاطبان مان به یک تشخیصی برای ارائه ای خدمات و محصولات جدید می رسیم و متناسب با آن کاربرها که این هم می تواند نکته خیلی جذابی باشد. و اینکه می توانیم بررسی کنیم که یک مشتری در مدت زمان طولانی از نظر سودآوری چقدر برایما ارزشمند بوده که این هم می تواند یکی از مزایای محاسبه ROI برای ما باشد.
حالا به اینجا رسیدیم که چگونه اندازه گیری کنیم؟ چگونه محاسبه کنیم؟ این که از چه کانالی ما توانستیم چه مقدار نرخ بازگشت سرمایه به دست بیاوریم؟
یکی از مواردی که در اندازه گیری این موضوع می تواند به ما کمک کند می تواند ابزارهای آنلاینی باشد که وجود دارد مثلا گوگل آنالیتیک می تواند ابزار مناسبی برای این محاسبات باشد. در مرحله ای اول ما Conversion تعریف می کنیم و بعد میتوانیم در تحلیل ببینیم از کمپین های مختلف، از ورودی های مختلفی که چقدر هزینه شده است، چقدر نرخ تبدیل و تبدیل اتفاق افتاده و از طریق فرمول می توانیم به این برسیم که آیا آن کمپین نرخ بازگشت سرمایه مناسبی داشته است؟ آیا موفقیتآمیز بوده یا این که ما آن مسیر را متوقف کنیم و از کمپین ها، مسیرها و کانال های تبلیغاتی دیگر برای ادامه ای کار استفاده کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه چیست و چگونه محاسبه میشود؟
نرخ بازگشت سرمایه که با عنوان Return On Investment شناخته میشود یکی از معیارهای موفقیت واحدهای تجاری است. نرخ بازگشت سرمایه که با عبارت مخفف ROI هم شناخته میشود در بازارهای مالی و برنامهریزیهای تبلیغاتی نیز قابل استفاده است. به طور خلاصه هر شخص یا مجموعهای که قصد سرمایهگذاری داشته باشد، انتظار بازگشت سرمایه خود و کسب سود خواهد داشت. در این مقاله، به بررسی نرخ بازگشت سرمایه و نحوه محاسبه آن میپردازیم.
- نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
- شرح یک مثال از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازار بورس
- بررسی نکات کلیدی درباره نرخ بازگشت سرمایه
- کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
- بررسی مزایا و معایب نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه از آن دسته عنوانهایی است که تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است اما برای درک بهتر و بیان سادهتر باید بگوییم که نرخ بازگشت سرمایه، نسبت سود کسب شده به میزان سرمایه پرداخت شده است. البته باید در نظر داشت که در این فرآیند سود به دست آمده ممکن است فقط بعد مالی نداشته باشد و آوردههای دیگری هم مطرح باشند که در حوزه برندسازی از اهمیت بالایی برخوردارند، پس به صورت خلاصه برای تعریف نرخ بازگشت سرمایه باید گفت که منظور همان درآمد و کسب سود در حوزههای مالی و امور کاری است.
سرمایهگذاران در تمامی بازارها از این نسبت به عنوان ارزیابی و بررسی عملکردهای اجرایی و سودآوری نیز استفاده میکنند. همین طور میتوان با استفاده از این نسبت، میزان نرخ بازگشت سرمایه در بازارهای متفاوت را با هم مقایسه کرد. به عنوان مثال شخصی که در بازار بورس سرمایهگذاری کرده است، میتواند نرخ بازگشت سرمایه در این بازار را با بازارهای دیگر مقایسه کند. از آنجایی که نرخ بازگشت سرمایه فقط به عامل سودآوری مربوط است، در فرآیند مقایسه این نسبت در بازارهای مختلف، هیچ گونه تداخلی پیش نخواهد آمد.
فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شکل زیر است:
نرخ بازگشت سرمایه = (کل هزینه – کل درآمد) / کل سرمایهگذاری
برای به دست آوردن درصد بازگشت سرمایه، نتیجه این فرمول در عدد ۱۰۰ ضرب میشود.
شرح یک مثال از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازار بورس
فرض کنید یک سرمایهگذار یک سهم را با قیمت ۵۰۰ تومان خریداری کرده باشد و بعد از گذشت یک سال قیمت هر سهم در بازار بورس به ۲۵۰۰ تومان رسیده باشد در این صورت این سرمایهگذار به ازای هر سهم ۲۰۰۰ تومان سود کسب کرده است که همین ۲۰۰۰ تومان به عنوان نرخ بازگشت سرمایه شناخته میشود؛ به شرطی که درست در همین زمان شخص دارایی سهام خود را در این قیمت به فروش برساند و این سود که همان نرخ بازگشت سرمایه است را دریافت کند. در این صورت میزان ROI شخص در این سرمایهگذاری ۲ یا همان ۲۰۰ درصد بوده است.
حال شخص دیگری را در نظر داشته باشید که سهمی با ارزش ۱۰۰۰ تومان را خریداری کرده و زمانی که ارزش آن به ۱۳۰۰ تومان رسیده است، قصد فروش دارد. زمانی که شخص دارایی مثالی از نرخ بازگشت سرمایه سهام خود را در این قیمت به فروش برساند میزان ROI وی ۳/۰ یا همان ۳۰ درصد خواهد بود. این نرخ بازگشت سرمایه نسبت به مثال قبلی که دارای ROI 200 درصدی بود، در وضعیت پایینتری قرار دارد.
بررسی نکات کلیدی درباره نرخ بازگشت سرمایه
تا این بخش از مقاله، تا حدودی با موضوع نرخ بازگشت سرمایه آشنا شدیم. این نکته هم برای همه واضح است که اگر ما نرخ بازگشت سرمایه مثبت داشته باشیم، نشاندهنده خوب بودن اوضاع برنامهریزی یا استراتژیهای سرمایهگذاری است. این یعنی در این مسیر، علاوه بر بازگشت سرمایه اصلی، مقداری سود هم برای شخص یا شرکت عامل به وجود آمده است. حال اگر نرخ بازگشت سرمایه منفی شود، به این معنا است که در این فرآیند درآمد به اندازهای نبوده است که بتواند هزینهها را پوشش دهد. با این تعاریف نتیجه میگیریم که نرخ بازگشت سرمایه هر چه قدر بیشتر باشد بهتر است.
عامل نرخ بازگشت سرمایه برای هر شخص معانی و کاربردهای مختلفی میتواند داشته باشد. به عنوان مثال برای یک مدیر به عنوان یک عامل برای ارزیابی بازگشت هزینههای صرف شده و سود کسب شده در یک پروژه است، سرمایهگذاران در بورس میتوانند از آن برای ارزیابی یا تحلیل مدیریت سبد سهام خود استفاده کنند و …
کاربردهای نرخ بازگشت سرمایه
همانطور که میدانید مهمترین کاربرد ROI این است که با استفاده از آن میتوان ارزیابی کرد که به ازای سرمایهگذاری، چه نتیجهای حاصل شده و چه میزان سود در این فرآیند ایجاد شده است. با توجه به مثالی که در بخشهای قبل زدیم، متوجه شدیم که مثلا نرخ بازگشت سرمایه ۷۰ درصدی خیلی بهتر از یک نرخ بازگشت سرمایه ۱۰ درصدی است. این نسبت به وضوح میزان موفقیت در سرمایهگذاری را نشان میدهد.
ROI یک کاربرد دیگر هم دارد و آن هم زمانی است که ما بخواهیم محصول جدیدی را به بازار معرفی کنیم. با استفاده از این عامل میتوانیم میزان کسب سود یک محصول بعد از عرضه آن در بازار را اندازهگیری و بررسی کنیم.
بررسی مزایا و معایب نرخ بازگشت سرمایه
عوامل مربوط به بازارهای مالی و اقتصادی تا حدودی پیچیده هستند و شاید به راحتی نتوان به نتیجه نهایی دست پیدا کرد، ROI هم یکی از این عوامل است که در بازارهای مالی بسیار کاربرد دارد. حال هر شاخصی در بازارهای مالی و سرمایهگذاری دارای برخی مزایا و معایب است که در این بخش میخواهیم به مزایا و معایب شاخص ROI بپردازیم.
آشنایی با مزایای نرخ بازگشت سرمایه:
این شاخص اجازه ارزیابی و سنجش کیفیت و نتیجه خروجی را میسر میسازد و با استفاده از آن میتوان میزان کسب سود را اندازهگیری کرد.
با استفاده از این شاخص در نهایت میتوان برنامههایی برای بهینهسازی عملکرد تیم در مسیر دست یافتن به اهداف تدوین کرد.
این شاخص این امکان را ایجاد میکند که با بررسیهای دقیق میزان پتانسیل و توانایی سازمان برای تجارتهای کوتاهمدت و بلندمدت را ارزیابی کنیم.
نرخ بازگشت سرمایه امکان تحلیل و بررسیهای دقیق در زمان ارائه محصول جدید را فراهم میکند و به وسیله آن میتوان منظور میزان موفقیت و سودآوری محصول را بررسی کرد.
آشنایی با معایب نرخ بازگشت سرمایه:
در صورتی که در به دست آوردن این شاخص اشتباهی صورت گیرد، ممکن است نتایج زیانباری برای شرکت به وجود بیاید.
در بعضی از زمینهها، به خصوص محاسبه دقیق سود مشتریان و جشنوارهها، ممکن است با مشکل مواجه شویم.
محاسبه ROI برای بعضی روشهای تبلیغاتی به راحتی مقدور نیست.
در محاسبات ROI ارزش زمانی پول مطرح نیست که همین امر ممکن است دقت نتیجه حاصل را با خطا مواجه کند.
نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI یکی از شاخصهای بسیار مهم در امور مالی و سرمایهگذاری است. از این شاخص میتوانیم به منظور محاسبه میزان سرمایه برگشتی در یک فرایند سرمایهگذاری و سود کسب شده، استفاده کنیم. این شاخص نتایج مهمی را برای ما به ارمغان میآورد و با استفاده از آن تا حدودی میتوانیم موفقیت استراتژی مورد استفاده در یک پروژه را اندازهگیری کنیم. ROI مانند هر شاخص دیگری در بازارهای مالی و سرمایهگذاری دارای برخی مزایا و معایب است که به صورت دقیق در این مقاله به آنها اشاره کردیم. در برخی موارد باید در نظر داشته باشید که سود به دست آمده از یک سرمایهگذاری ممکن است فقط بعد مالی نداشته باشد و ابعاد دیگری مانند برندسازی را نیز پوشش دهد. در این وضعیت استفاده از ROI کمی پیچیدهتر خواهد شد.
دیدگاه شما