یکی از ابزارهای تحلیلی در بورس شاخص نام دارد، شاخص نمودار یا نماگری برای نشان دادن تغییرات قیمت سهام شرکت های بورسی در یک زمان مشخص است؛ شاخص انواع مختلفی دارد که بر اساس متغییرهای آن دسته بندی میشود و هرکدام نشانگر متغییر خاصی هستند.
انواع شاخص در بورس
یکی از ابزارهای تحلیلی در بورس شاخص نام دارد، شاخص نمودار یا نماگری برای نشان دادن تغییرات قیمت سهام شرکت های بورسی در یک زمان مشخص است؛ شاخص انواع مختلفی دارد که بر اساس متغییرهای آن دسته بندی میشود و هرکدام نشانگر متغییر خاصی هستند.
یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری یا تحقیق و تحلیل نیاز به بررسی قیمت یا بازدهی سهام یک شرکت یا حوزه مشخص دارد و برای دستیابی به این اطلاعات باید قیمت سهام شرکت مورد نظر را در زمان های مختلف بررسی کند، اما زمانی که این بررسی ابعاد بیشتری را در بر بگیرد، نیاز به یک نماگر یا نمودار مشخص دارد که وضعیت عمومی قیمت یا بازدهی در میان شرکتهای مورد بررسی را نشان خواهد داد. به نماگری که چنین اطلاعاتی را در اختیار فرد می گذارد شاخص می گویند. ، شاخص نوعی داده آماری است که به سرمایه گذار یا تحلیلگر اطلاعاتی از تغییرات انجام شده در متغییرهای مختلف در یک زمان معین را می دهد در واقع شاخص نوعی نمودار است که وضعیت متغییر ها را در یک زمان مشخص به صورت جامع نمایش می دهد. شاخص ها به ۵ دسته زیر تقسیم می شوند که هر کدام نشان دهنده تغییرات متغییر خاصی هستند:
شاخص کل قیمت تپیکس
شاخص بازده نقدی تپیکس
شاخص قیمت ۵۰ شرکت فعالتر
همه چیز درباره شاخص کل قیمت تپیکس
شاخص کل قیمت که در بازار سرمایه tipex نامیده می شود نوعی داده اطلاعاتی است که بازدهی سطح قیمتی کل سهام موجود در بازار را نشان می دهد. درواقع شاخص شرایط عمومی شرکتهای مورد بررسی را نشان می دهد و معیاری برای سنجش وضعیت کلی بازار اوراق بهادار است. شاخص کل به دو دسته شاخص کل قیمت و شاخص کل هم وزن تقسیم می شود.
شاخص کل قیمت (tipex) یک عدد است و تغییرات آن را با واحد بیان می کنند. شاخص کل قیمت سطح قیمت را در مقایسه با تاریخ مشخصی که تاریخ مبداء نام دارد نشان می دهند یعنی یک سال معین را به عنوان سال پایه تعیین می کنند و تمامی ارقام شرکتها در آن سال را به عنوان ارقام مبدا در سال پایه معفی می کنند و بعد از آن هرگونه تغییری در ارقام نسبت به سال و قیمت مبدا سنجید می شود. بر همین اساس سرمایه گذار یا تحلیل گر می تواند روند صعود و نزول کل بازار را در مدت زمان مشخصی مورد بررسی قرار دهد و این داده آماری قابلیت تفسیر پیدا می کند. در بازار سرمایه ایران سال مبدا در بورس اوراق بهادار سال ۱۳۶۹ تعیین شده است. در شاخص قیمت کل تعداد سهام یک شرکت به عنوان وزن قیمتها در چگونگی تغییرات آن دارد. یعنی بر اساس بزرگی و کوچکی شرکت ها تغییرات شاخص قیمت کل تغییر می کند.
شاخص کل هم وزن بخشی از شاخص کل تیپکس است که در این شاخص همه شرکت ها در یک سطح قرار گرفته و بزرگی و کوچکی شرکت در چگونگی تغییرات آن نقشی ندارد و همه شرکت ها در یک سطح قرار میگیرند و بر اساس خرید و فروش ها انجام شده در طول روز شاخص کل هم وزن تغییر می کند.
تغییرات شاخص کل و هم وزن چه چیزهایی را نشان می دهند؟
تغییرات شاخص قییمت کل و هم وزن در کنار یکدیگر تفسیرهای مختلفی دارند به طور مثال زمانی که شاخص قیت کل مثبت است اما شاخص هم وزن منفی بیانگر این است که سهام بیشتر شرکت ها کاهش قیمت داشته است و تنها شرکت های شاخص ساز یا بزرگ هستند که معاملات مثبتی داشته و بر این اساس توانسته اند شاخص را مثبت نگه دارند. بالعکس آن هم امکان دارد یعنی شاخص قیمت کل منفی است اما شاخص هم وزن مثبت که این نشان می دهد که اکثر سهام شرکت ها با رشد قیمت همراه بوده اند اما شرکت های شاخص ساز به دلیل معملات منفی که داشته اند روی شاخص قیمت کل تاثیر گذاشته و آن را منفی کرده است.
شاخص قیمت و بازده نقدی (tidpix)
شاخص قیمت و بازده نقدی که در بازار سرمایه tidpix نامیده می شود یک داده آماری است که نماگر بازدهی کل بورس اوراق بهادار است. تغییرات این شاخص نشانگر بازدة کل بورس است و از تغییرات قیمت و بازدة نقدی پرداختی، متأثر میشود. این شاخص کلیۀ شرکتهای پذیرفته شده در بورس را دربردارد و شیوة وزندهی و محاسبۀ آن همانند شاخص کل قیمت (TEPIX (است و تنها تفاوت میان آن دو در شیوة تعدیل آنها است. در این شاخص سود به دو روش به سرمایه گذار داده می شود. یکی از روش ها سود تقسیمی سالیانه است که در مجامع شرکت ها تقسیم خواهد شد و دیگر سودی است که از افزایش قیمت سهام سرمایه گذار کسب سود می کند.
شاخص بازده نقدی بخشی از شاخص بازده است که تنها متغییر آن سود تقسیم شده در مجامع است.شاخص بازده نقدی بازدهی شرکت سودهای پرداختی توسط شرکتهای بورسی را محاسبه می کند.
شاخص صنعت و مالی
شاخص کل از شرکت های مختلف در صنایع مختلف تشکیل شده است، در سال ۱۳۸۴ شرکت های پذیرفته شده در بورس بر اساس صنایعی که در آن فعال هستند طبقه بندی شده و به ۳۶ صنعت تقسیم شدند. شرکت های پذیرفته شده در بورس به دو دسته صنعتی و مالی تقسیم بندی شدند و برای هر کدام از این دسته ها یک شاخص تعریف شد که این شاخص نمایانگر شاخص قیمت سهام شرکت های آن حوزه است.
شاخص صنعت شامل شاخص قیمت سهام کلیۀ شرکتهای بورس به جز واسطه گری های مالی است که در محاسبه و تعدیل از نحوه محاسبه و قوانین شاخص کل قیمت الگو برداری می کنند.
شاخص مالی در برگیرنده شاخص قیمت سهام شرکتهای واسطه گری های مالی است که نوع محاسبه متغییرهای آن بر اساس محاسبه شاخص قیت کل انجام می شود.
شاخص ۵۰ شرکت برتر
شاخص ۵۰ شرکت فعال نمایان گر تغییرات قیمت سهام ۵۰ شرکت برتر بورس در مدت زمان مشخص است و لیست ۵۰ شرکت فعال در بورس هر ۳ ماه یکبار توسط سازمان بورس اوراق بهادار منتشر می شود. شاخص ۵۰ شرکت برتر در واقع نشان دهنده تغییرات میانگین وزنی ۵۰ شرکت است
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
روش محاسبه سود و زیان سرمایه گذاری
مقدار سود و زیان در سرمایه گذاری اطلاعات بسیار مهمی است که هر سرمایه گذار باید بداند و او باید بتواند مقدار سود و زیان خود را به دست آورد تا بهتر در سهام مورد نظر خود سرمایه گذاری کند و از بابت آن اطمینان خاطر داشته باشد.
کارگزاری های بورس تهران نرم افزارهای تحت وبی در اختیار مشتریان خود قرار می دهند که در آن ها محاسبه سود و زیان به شکل خودکار انجام شده و نشان داده می شود.
اما شاید سوال کنید چطور می توانید سود و زیان را در سرمایه گذاری محاسبه کنید؟ پاسخ این سوال را در مطلب پیش رو بررسی خواهیم کرد.
محاسبه سود و زیان در سرمایه گذاری
ابتدا هر فرد باید دقیقا بتواند با محاسبه مقدار قیمت خرید یا به عبارتی پول لازم برای سرمایه گذاری را به دست آورد.
برای محاسبه سود و زیان باید با کم کردن قیمت فروش از قیمت خرید اولیه عددی را به دست آورید که مقدار سود یا ضرر شما در سرمایه گذاری است.
می توانید این عدد را بر مبلغ اصلی یا قیمت سرمایه گذاری تقسیم کنید و با ضرب نتیجه در 100، درصد تغییر در مقدار سرمایه گذاری اولیه تان را مشخص کنید.
دو حالت پیش می آید:
- اگر عددی که به دست میآورید مثبت باشد نشان می دهد که ارزش بازار افزایش یافته است و سود در سرمایه گذاری حاصل شده است.
- اگر منفی باشد مشخص می کند که ارزش بازار کاهش یافته است و در نتیجه سرمایه گذار در این مورد زیان کرده است.
آشنایی با معاملات دو طرفه در بازارهای مالی
دلیل اهمیت مشخص کردن سود یا ضرر
محاسبه مقدار سود یا ضرر کمک خیلی زیادی می تواند به سرمایه گذار کند، به این دلیل که او می تواند پول خود را بهتر مدیریت کند و با مقدار سرمایه کمتر پول بیشتری را به دست آورد.
به عنوان مثال، اگر دو نفر وجود داشته باشند که مقدار یکسانی سود کسب کرده باشند اما نفر اول نسبت به نفر دوم پول کمتری را وارد بازار کرده باشد، نشان می دهد که نفر اول نسبت به نفر دوم توانسته بهتر پول خود را مدیریت کند و فرد دوم می توانست با باقی مانده پول خود در سهم دیگری سرمایه گذاری کند و به سود برسد.
همچنین باید به این نکته دقت کنید که برای نتیجه گیری از سرمایه گذاری باید صبر کنید.
چون تا زمانی که شما سهم خود را نفروخته اید اگر در ضرر باشید پس هنوز امکان بازگشت پول شما وجود دارد و حتی اگر در سود باشید چون هنوز فروش اتفاق نیافتاده است نمی توانید بگویید که سود قطعی است.
مثالی از بازدهی یک سهم در بورس
یک سرمایه گذار 10 هزار سهم از یک کارخانه را با قیمت اولیه 1000 تومان خریداری می کند، یعنی سرمایه گذاری اولیه این فرد 10 میلیون تومان است.
بعد از مدتی هنگامی که قیمت سهم به 3000 تومان می رسد، سرمایه گذار بر اساس استراتژی معاملاتی تصمیم به فروش سهام خود می گیرد.
ارزش سودی که این سهامدار توانسته است از این معامله کسب کند 20 میلیون تومان است.
درصد سود از طریق فرمول زیر محاسبه خواهد شد:
از طرف دیگر سود هر سهم:
سرمایه گذاری هایی که در بازار سرمایه انجام می شود بدون کارمزد نیست و این کارمزد را کارگزاری ها کسب می کنند، در محاسبه بالا کارمزد کارگزاری، مالیات و کمیسیون در نظر گرفته نشده است.
برای اینکه هزینه این تراکنش ها نیز انجام شود، کارمزد را از سود حاصل کم می کنند.
اگر فرض کنیم که فرد 500 هزار تومان را به عنوان کارمزد معاملات پرداخت کرده باشد با در نظر گرفتن این موارد مقدار سودی را که به دست آوردید به شکل زیر می توانید محاسبه کنید:
می توان دید که کارمزد معاملات مقدار درصد سود کسب شده را از 200 درصد به 195 درصد کاهش داده است.
EPS چیست؟
Earning Per Share به معنای پیش بینی درآمد از هر سود است که برای سال مالی گزارش میشود. هنگامی که سود کل شرکت را از مالیات کم کرده و بر تعداد سهام تقسیم کنیم، سود هر سهم به دست می آید.
تمامی شرکت های بورس و فرابورس موظف هستند که این پیش بینی درآمد را که با توجه به شرایط عملکرد محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس شرکت در سال قبل، برنامه های سال بعد و چشم انداز اقتصادی مشخص می شود، در سامانه کدال ثبت کنند.
DPS چیست؟
Divided Per Share به معنای مقدار سودی است که سهامداران به ازای هر سهم دریافت می کنند، سود تقسیمی هر سهم براساس سیستم هیئت مدیره و آرای سهامداران حاضر در مجمع عمومی سالانه مشخص می شود.
علاوه بر این، باید دقت کرد که DPS نباید کمتر از 10% سود تحقق یافته (EPS تحقق یافته) باشد و شرکت ها وظیفه دارند که سود تقسیمی مشخص شده را حداکثر تا 8 ماه بعد از برگزاری مجمع عمومی سالانه به سهامداران پرداخت نمایند.
سود نقدی سهام
اگر سرمایه گذاری که انجام شد به نوعی یک پرداخت نقدی مانند سود سهام (DPS) دارد، این مبلغ را نیز باید به سود اضافه کنید.
سود سهام، مبلغ نقدی است که به سهامداران پرداخت شده و براساس هر سهم تنظیم می شود.
به عنوان مثال، اگر در نظر بگیریم که DPS یک شرکت، 200 تومان باشد و سرمایه گذار نیز مشمول دریافت این سود نقدی باشد، با توجه به این که سرمایه گذار 10 هزار سهم را خریداری کرده است، مقدار سود نقدی که به دست می آورد 2 میلیون تومان است.
درصد سود را باید به روش زیر محاسبه کنید:
((30،000،000-10،000،000)+2،000،000) / 10،000،000=2.2 ×100=200
اگر فرض کنیم که کارگزاری هیچ کارمزدی دریافت نکند و سهام نیز به مدت یک سال نگهداری شود می بینیم که سود سرمایه گذاری از 200 درصد به 220 درصد افزایش یافته است.
اگر هزینه های معامله، کارمزد و همچنین سود سهام را نیز در نظر بگیریم سرمایه گذاران می توانند سود یا ضرر سرمایه گذاری خود را دقیق تر محاسبه کنند.
بهتر است در نظر داشته باشید که کارگزاری ها به عنوان کارمزد بیش از 1.5 درصد از بازده سرمایه گذاری را به خود اختصاص می دهند.
تعیین سود و زیان توسط کارگزاری
اگر مدتی در این بازار فعالیت کرده باشید حتما می دانید که تعداد کارگزاری ها در بازار بورس اوراق بهادار تهران بسیار زیاد است.
اغلب این کارگزاری ها برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان خود از نرم افزارهای تحت وب و موبایل استفاده می کنند.
معمولا در کارگزاری ها، سود و زیان به شکل خودکار مشخص شده است و دیگر نیازی نیست که سرمایه گذار محاسبات بالا را انجام دهد.
اگر پنل معاملاتی خود را باز کنید، می توانید سود و زیان تحقق نیافته هر سهم را به صورت جداگانه مشاهده کنید، البته این قسمت در کارگزاری های مختلف متفاوت است و کافی است کمی بگردید تا این قسمت را پیدا کنید.
بازده سرمایه گذاری و بازده کل چیست؟
به طور کلی بازده نیروی محرکه ای است که سرمایه گذار را می تواند به حرکت در بیاورد و در واقع نوعی پاداش برای سرمایه گذار محسوب می شود.
بازده کل، نسبت کل عاید (ضرر) به دست آمده از سرمایه گذاری در یک دوره معین به مقدار سرمایه ای است که برای کسب این عایدی در اول همان دوره استفاده شده است.
اما پولی که سهامداران می توانند به دست بیاورند از دو طریق است:
- تغییر در ارزش و قیمت اصل سرمایه
- سودهایی که به سهم تعلق می گیرد مانند EPS و غیره.
اجزای راندمان در سرمایه گذاری
اجزای راندمان از سود کسب شده، سود (زیان) سرمایه ای و راندمان سرمایه گذاری تشکیل شده است که در ادامه مطلب هر کدام از این موارد را به طور کامل توضیح می دهیم.
سود کسب شده
همه افراد در بازار سرمایه به دنبال کسب سود هستند و هر اندازه این مقدار سود بیشتر باشد، مطمئنا سرمایه گذار از این موضوع راضی تر است.
سود کسب شده می تواند به صورت بهره یا سود تقسیمی باشد و ویژگی که این نوع از سود را از بقیه سود ها متمایز می کند این است که سرمایه گذار سود کسب شده را به صورت نقدی دریافت می کند.
سود (زیان) سرمایه ای
این سود یا زیان سرمایه محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس گذاری مخصوص سهام عادی، اوراق قرضه بلند مدت و اوراق بهادار با درآمد ثابت است.
در واقع اختلاف بین قیمت خرید و قیمت فروش همان سود یا زیان سرمایه گذاری است.
به عنوان مثال، شما یک سهم خریده اید و حالا به هر دلیلی می خواهید این سهم را بفروشید. هنگامی که پنل معاملاتی خود را بررسی می کنید، متوجه می شوید که بازار ریزش کرده است و شما در ضرر هستید.
این همان زیان در سرمایه گذاری است که با رنگ قرمز به شما نشان داده می شود اما توجه داشته باشید که این ضرر تحقق پیدا نمی کند مگر این که سهم را بفروشید.
در مقابل زیان در سرمایه گذاری موضوع سود مطرح می شود که کاملا برعکس موضوع بالا است، حال قیمت فروش از قیمت خرید بالاتر رفته است و شما در سود خوبی هستید و بازار برای شما سبز است و اگر سهم را بفروشید این سود قطعی می شود.
راندمان سرمایه گذاری
راندمان در واقع به این علت محاسبه می شود که عملکرد یک سهام را در طول یک دوره ارزیابی کند که آن را با تقسیم سود خالص به ارزش خالص می توان به دست آورد.
همان طور که می دانید قطعا این راندمان همیشه برای سود نیست، چه بسا یک سهام عملکرد خوبی نداشته باشد و راندمان آن منفی شود.
در واقع راندمان سرمایه گذاری با مقدار پولی که شما در آن سهام گذاشته اید و بازدهی که بر حسب سود خالص سهام کسب می کنید، در ارتباط است.
از عوامل موثر روی راندمان سرمایه گذاری می توان موارد زیر را نام برد:
- تغییرات اجتماعی
- درصد ظرفیت مورد استفاده
- طرح های توسعه
- حمایت های دولتی
- تغییرات سیاسی
- حد دخالت دولت
- مدیریت دارایی ها
- تورم مورد انتظار
- مدیریت
- طرح های بهره وری و بهبود روش ها
هر سرمایه گذاری ابتدا می خواهد بداند که اگر پول خود را در سهام مورد نظر خود بگذارد چه اندازه ریسک یا بازده دارد و این موضوع به ویژه در بازار بورس اوراق بهادار تهران خیلی مهم است که بتوان درصد ریسک و بازده را مشخص کرد.
مطمئنا محاسبه راندمانی که از سهم انتظار می رود می تواند خیلی روی سرمایه گذاری تاثیر خوبی داشته باشد و علاوه بر محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس راندمان مورد انتظار، رشد شاخص بازار و میزان راندمانی که تحقق می یابد نیز در این تصمیم گیری روی سرمایه گذاری موثر است.
راندمان صندوقهای سرمایه گذاری باید مشخص باشد
هر صندوقی در بازار سرمایه باید راندمان در طول دوره های مشخصی محاسبه کند و روی وب سایت منتشر کند تا سرمایه گذار بتواند اطلاعات دقیقی از این صندوق به دست آورد و عملکرد آن را بررسی کند. این اطلاعات باید تا ساعت 14 روز کاری، بعد از اتمام معاملات روی وب سایت منتشر شود.
در این گزارش یک سال مالی و یک سال شمسی داریم که سال شمسی منظور همان سال عادی است که روی تقویم مشخص می شود.
اما منظور از سال مالی هر صندوق، تاریخ تاسیس آن صندوق است که سر می رسد.
در پنل معاملاتی سرمایه گذاران، محاسبه بازده به صورت مشخص وجود دارد و شما در قسمت پورتفو لحظه ای می توانید درصد سود و زیان را می بینید و با توجه به استراتژی خود تصمیم بگیرید.
علاوه بر این گزارش ها، سرمایه گذاران می توانند در وب سایت Fipiran.com اطلاعات کامل همه صندوق ها را به دست آورند و تصمیم درست را با مقایسه سهام های مختلف و دیدن نمودارهایشان بگیرند.
در این سایت همه صندوق ها به تفکیک مشخص شده است و همچنین راندمان هر دوره را نشان می دهد، تعداد فراوانی از افراد ماهر در این حوزه اطلاعات خوبی از این سایت به دست می آورند و بهترین گزینه را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند.
سخن پایانی
بنابراین برای تعیین سود و زیان در سرمایه گذاری روش های مختلفی وجود دارد که می توانید از آن ها برای مدیریت سرمایه خود استفاده کنید.
می توان قیمت فروش را از قیمت خرید کم کرد و بر قیمت خرید اولیه تقسیم کرد و عدد به دست آمده را در 100 ضرب کرد تا درصد سود یا زیان را به دست آورد یا از نرم افزار هایی که کارگزاری های مختلف ارائه می دهند برای تعیین سود یا زیان استفاده کرد.
نکته قابل توجهی که وجود دارد زمان است، شما باید حتما در معاملات خود نسبت به زمانی که در آن سهم می گذارید سود خوبی نیز کسب کنید اما تمام این موارد باز هم به استراتژی معاملاتی خودتان بستگی دارد.
در این بازار شما باید سود و زیان را با هم بپذیرید و اگر سود کردید سعی کنید همین استراتژی را دنبال کنید تا در آینده نیز سود کسب کنید اما اگر ضرر کردید بهتر است بررسی کنید تا اشتباهتان را متوجه شوید.
بازار بورس قابل پیش بینی نیست اما با مطالعه و استفاده از تحلیل های مختلف می توانید نسبت به بقیه کمتر ضرر کنید و از این بازار درس بگیرید.
در بازارهای سرمایه صبر کردن به همراه مدیریت سرمایه پاداش خوبی را برای سهامداران به همراه خواهد داشت.
آموزش نحوه محاسبه نسبت های مالی و روش های ارزشگذاری سهام
نسبت های مالی و روش های مختلف ارزشگذاری سهام شرکت های بورسی از مباحث بسیار مهمی است، که در تحلیل بنیادی از آنها استفاده های بسیار زیادی می شود.
در واقع تحلیلگران با استفاده از این نسبت ها و مفاهیم مهم جهت تحلیل بنیادی سهام و برای پیدا کردن قیمت ذاتی سهم ها، اقدام می کنند و با به دست آوردن ارزش واقعی آن ها تصمیم به خرید یا فروش سهام شرکت ها می کنند.
اما قبل از شرح کامل این نسبت های مالی و روش های مختلفی که در آن وجود دارد. باید به نکته بسیار مهم و کلیدی در رابطه با کاربرد های متفاوت روش هایی که در ادامه شرح می دهیم، اشاره کنیم.
هر یک از روش هایی که توضیح خواهیم داد باید فقط و فقط بر اساس ماهیت و فرمت سهام هر شرکت به صورت جداگانه استفاده شوند .
در واقع این نسبت های مالی و روش های کاربردی بسته به نوع فعالیت هر شرکت بورسی مثل خدماتی، سرمایه گذاری و یا تولیدی می تواند کاملا متفاوت باشد و استفاده های نا به جا از هر کدام یک اشتباه بسیار بزرگی است که متاسفانه بعضا در بین معامله گران کشور ما نیز دیده می شود.
ما در این مقاله پس از توضیح در مورد این نسبت ها، به کاربرد و موارد استفاده هر یک از آن ها نیز اشاره خواهیم داشت.
پس با توجه به این موضوع مهم، در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا با این نسبت های مالی و روش های مختلف ارزش گذاری سهام بیشتر آشنا شوید.
پیشنهاد ویژه: دوره بورس تهران معتبر ترین دوره بورس در کشور
پی بر ای P/E یا نسبت قیمت به سود سهام
نسبت P/E یکی از نسبت های بسیار پرکاربرد در بحث ارزش گذاری شرکت های تولیدی است که بسیار زیاد مورد استفاده تحلیلگران قرار می گیرد. نسبت پی بر ای در واقع از تقسیم قیمت روز سهام بر سود ساخته شده به ازای هر سهم شرکت به دست می آید.
ما از طریق این نسبت متوجه خواهیم شد که در ازای هر ۱ ریال سودی که شرکت ساخته است چند ریال بابت خرید سهام آن شرکت پرداخت می کنیم. طبیعی است هر چه این نسبت عدد پایین تری را به ما نشان دهد سهام مورد نظر از جذابیت بیشتری برخوردار است.
منظور از شرکت های تولیدی شرکت های فولادی، پتروشیمی و شرکت هایی از این قبیل است که محصول تولیدی و فروش مشخصی دارند و سود های آن ها تکرار پذیر است .این شرکت ها عمدتا از منطق P/E پیروی می کنند.
ارزش خالص دارایی یا Net Asset Value
خالص ارزش دارایی یا مبحث Net Asset Value یکی از مهمترین روش های کاربردی برای ارزشگذاری شرکت های هلدینگ و سرمایه گذاری در بازار سهام است. این نسبت در واقع نشان دهنده خالص ارزش دارایی شرکت است که از فرمول بسیار ساده ای تبعیت می کند.
کل دارایی های یک شرکت شامل سهام ، زمین و انواع سرمایه گذاری هایی که در پرتفوی بورسی و غیر بورسی شرکت است، منهی بدهی های آن مساوی با خالص ارزش دارایی ها یا همان NAV شرکت می باشد.
منظور از شرکت های سرمایه گذاری و هلدینگ در واقع شرکت هایی هستند که در بازار سهام، تمرکز اصلی خود آن ها در خرید و فروش سهام شرکت های دیگر است.و جزو شرکت های تولید محصول به حساب نمی آیند.
کل دارایی ها - کل بدهی ها = خالص ارزش دارایی های شرکت
شاخص Return on Equity یا به اختصار ROE
شاخص ROE در بورس یکی از کارآمدترین و در عین حال جالب ترین ترین نسبت های ارزشگذاری در سهام است.
برای نشان دادن میزان سودآوری یک شرکت از شاخص بازده جمع حقوق صاحبان سهام یا Return On Equity استفاده میشود که بیانگر میزان کارایی شرکت در تولید سود است.
این شاخص به عنوان بازده دارایی خالص در نظر گرفته می شود. ROE معیاری برای سودآوری شرکت در رابطه با جمع حقوق صاحبان سهام در نظر گرفته شده است.این نسبت همچنین به ما نشان میدهد آیا مدیریت با نرخ و سرعتی مناسب در حال افزایش ارزش و سود آوری شرکت است یا خیر.
از این نسبت می توان برای سنجش ارزش اکثر شرکت های بورسی استفاده کرد اما باید توجه ویژه ای به ترازنامه شرکت مورد نظر و به روز بودن ارزش دارایی های آن شرکت با توجه به بحث تورم در کشور ایران کرد.
نسبت P/B یا قیمت به جمع حقوق صاحبان سهام
نسبت P/B یکی از ارزشمندترین نسبت های ارزشگذاری در بازار سهام است که می تواند بازدهی بسیار جذابی برای سرمایه گذاران ایجاد کند. منظور از B در واقع همان Book Value یا جمع حقوق صاحبان سهام ثبت شده در ترازنامه شرکت است.
در واقع با تقسیم جمع حقوق صاحبان سهام شرکت با تعداد سهام ثبت شده آن شرکت در بورس می توان به رقم Book Value به ازای هر سهم رسید که نهایتا با تقسیم قیمت روز سهام بر این عدد به نسبت P/B خواهیم رسید.
این نسبت برای ارزیابی اکثر شرکت ها، به خصوص شرکت هایی که به تازگی افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی داشته اند بسیار کار آمد است.
Price / bookvalue = p/b
شاخص Return On Asset یا به اختصار ROA
ROA شاخصی از چگونگی سودآوری خالص یک شرکت، بسته به کل دارایی های آن شرکت می باشد. در واقع ROA یک شرکت، از تقسیم درآمد یا سود خالص شرکت، به کل دارایی های آن شرکت به دست می آید.
ROA در واقع یک شاخص سنجش درباره مدیریت توانمند است.که در رابطه با چگونگی استفاده از داراییهای شرکت در جهت تولید سود از داراییهای مولد دید عمیقی به به ما میدهد.
این شاخص میخواهد کیفیت سود ساخته شده شرکت را به ما نشان دهد هر چند که به دلیل شرایط تورمی کشور ایران، ممکن است دارایی های ثبت شده شرکت در ترازنامه از ارزش واقعی خود بسیار دور باشند و در این حالت و در صورت به روز نبودن ترازنامه می تواند تحلیلگر را دچار اشتباهات فاحشی کند.
نسبت PEG یا نسبت قیمت به سود،به ازای میزان رشد شرکت
این نسبت ارزشگذاری بسیار جذاب و شیرین در واقع برگرفته از همان نسبت معروف و پر کاربرد P/E است. با این تفاوت که نرخ رشد سودآوری شرکت را نیز مد نظر قرار می دهد.
در واقع با در نظر گرفتن این نسبت ممکن است در نگاه اول دو شرکت که از لحاظ عدد P/E یکسان هستند از ارزشمندی یکسانی برخوردار باشند اما وقتی این عدد به دست آمده را تقسیم بر نرخ رشد یا همان Growth سود آوری شرکت نیز میکنیم با تفاوت های جالبی مواجه می شویم که دید بسیار عمیق تری به تحلیلگر خواهد داد.
سهم هایی که از منطق P/E پیروی کنند از این نسبت شیرین نیز پیروی خواهند کرد.
روش های پیشرفته و جریانات نقد شامل FCF ،DCF ،DDM
جریان نقدی آزاد یا Free Cash Flow در واقع همان جریان نقد مانده در اختیار شرکت پس از خروج وجه نقد و برای پوشش عملیات جاری و حفظ داراییهای شرکت است.
جریان نقدی آزاد (FCF) هزینههای غیر نقدی مانند استهلاک داراییها و تجهیزات را از صورت سود و زیان حذف میکند. جریان نقدی آزاد این فرصت را به مدیران یک شرکت میدهد که به دنبال فرصتهای افزایش بازدهی باشند و برنامههای توسعه شرکت، گسترش کسبوکار، پرداخت سودهای نقدی و کاهش بدهیها را به سرانجام برساند.
از این روش میتوان برای اکثریت سهم های در بورس استفاده ای بسیار بهینه کرد. به خصوص شرکت هایی که در تولید جریانات نقد توانمندی بالایی دارند.
روش DCF یا DISCOUNT CASH FLOW در واقع از جریانات نقدی تنزیل یافته درج شده در صورت های مالی شرکت، به بررسی و پیش بینی آینده این جریانات نقدی و میزان تنزیل آن ها میپردازد.
در این روش هدف اصلی تحلیلگر آن است که وجه نقدی را که یک سرمایه گذار از این کار دریافت می کند، بر اساس ارزش زمانی پول بسنجد. زیرا در علم اقتصاد ارزش 1 میلیون تومان امروز به مراتب بیشتر از 1 میلیون تومان چند ماه آتی است. استفاده از این روش نیز همانند روش FCF برای عمده شرکت های بورسی امکان پذیر است.
روش DDM یا DIVIDEND DISCOUNT MODEL که مفهوم تحلیلی آن تنزیل سود تقسیمی سالانه شرکت در ارزش فعلی آن شرکت است. به این صورت که ارزش هر دارایی، همان ارزش فعلی جریان های نقدی آتی مورد انتظار ما میباشد که با نرخ رشدی متناسب با میزان ریسک جریانهای نقدی تنزیل شدهاست.
با توجه به اینکه پیشبینی میزان و درصد سود تقسیمی شرکت ها تا زمان بینهایت امکانپذیر نیست، حالتهای مختلف مدل تنزیل سود تقسیمی، بر اساس مفروضات متفاوت وجود دارد که تحلیلگران از انواع این پیش بینی ها استفاده می کنند .
از این روش می توان برای ارزیابی شرکت هایی که وضعیت با ثباتی را با یک نرخ رشد ثابت دارند استفاده کرد.
نسبت P/S یا قیمت به میزان فروش شرکت
نسبت P/S یا همان نسبت قیمت به فروش همانطور که از نامش مشخص است از تقسیم قیمت بر فروش شرکت به ازای هر سهم به دست می آید. برای این کار لازم است میزان فروش کل شرکت بر تعداد سهمهای شرکت تقسیم شود. تا ابتدا فروش به ازای هر برگ سهم به دست آید .
در مرحله بعد قیمت روز سهام تقسیم بر عدد بدست آمده می شود تا نسبت P/S سهم به دست آید.
نسبت P/NAV یا قیمت به خالص ارزش دارایی ها
بعد از به دست آوردن NAV به ازای هر سهم یک شرکت هلدینگ، که در واقع همان خالص ارزش دارایی ها هر سهم شرکت است . برای ارزشگذاری هر برگ سهام آن لازم است تا به نسبت P/NAV توجه ویژه ای داشته باشیم.
این نسبت از تقسیم قیمت روز سهام بر NAV هر برگ سهام شرکت به دست می آید. بعد از تقسیم این دو، درصد به دست آمده هر مقدار که از عدد 100 کوچکتر باشد میزان زیر ارزش ذاتی بودن قیمت را نشان می دهد و هر چه از 100 فراتر رود نشان از حباب قیمتی دارد.
از این نسبت برای ارزشگذاری شرکت های هلدینگ و سرمایه گذاری استفاده می شود.
EPS ، DPS و تفاوت های آن ها
منظور از EPS که در واقع مخفف جمله Earnings per share است .به معنای سود به ازای هر سهم است. هر شرکت بعد از کسب سود و در صورت های مالی خود میزان سود خالص به دست آمده را تقسیم بر تعداد سهام ثبت شده در سازمان بورس می کند و از این طریق میزان EPS یا همان سود به ازای هر سهم شرکت به دست می آید.
منظور از DPS که در واقع مخفف جمله Dividend Per Share است. به معنای سود تقسیم شده از دل همان EPS به دست آمده شرکت در بین سهامداران آن شرکت است. در واقع هر شرکت بورسی به صورت سالانه موظف است بخشی از سود به دست آمده شرکت را که میزان و درصد آن به تصویب هیئت مدیره می رسد را در بین سهامداران تقسیم کند .
به سودی که در بین سهامداران از دل EPS ساخته شده شرکت پرداخت می شود، اصطلاحا DPS می محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس گویند.
جمع بندی
در این مطلب که در ادامه مباحث آموزش بورس و فارکس تدارک دیده شده بود سعی کردیم مهمترین و کاربردی ترین نسبت های مالی و ارزشگذاری سهام را که در ایران کاربردی تر هستند برای شما شرح مختصری دهیم .
هر چند که نسبت های مالی در سطح جهانی وسعت بسیار بیشتری دارد اما سعی ما بر تشریح مهمترین و کاربردی ترین آن ها در بازار بورس تهران بود.
در انتها بد نیست به جدول بسیار جذابی که توسط تیم تحلیلی مجموعه آموزش بورس تهیه شده است، نگاهی گذرا داشته باشید.
جدول زیر به ما نشان می دهد که در چند سال گذشته بورس تهران کدام یک از روش های ارزشگذاری بیشتر مورد استفاده تحلیلگران قرار گرفته اند و هر کدام چه میزان بازدهی و خطایی داشته اند و علل آن ها چه بوده است.
روش محاسبه سود و زیان سرمایهگذاری (مخصوصا سهام)
این محاسبه، اطلاعاتی مهم برای هر سرمایهگذار محسوب میشود زیرا شخص میتواند عملکرد سرمایهگذاری خود را در مقایسه با تورم و یا در مقایسه با رشد شاخص بورس و… بسنجد.
برای محاسبه درصد بازگشت سرمایه (ROI) میتوانید از ماشین حساب آنلاین زیر استفاده کنید:
برای محاسبهی درصد سود حاصل از یک سرمایهگذاری، ابتدا فرد باید مقدار دقیق سرمایهگذاری یا قیمت خرید را بدست آورد.
در مرحله بعد، قیمت فروش سرمایهگذاری از قیمت خرید کسر شده و در آخر، سود یا ضرر سرمایهگذاری به دست خواهد آمد.
اگر سرمایهگذار، قیمت خرید اصلی خود را نداشته باشد، میتواند آن را از طریق کارگزاری خود به دست آورد.
شرکتهای کارگزاری، تاریخچه خرید سهام و سایر اوراق بهادار را در اختیار مشتریان خود میگذارند. این اطلاعات ممکن است بصورت خام و یا پردازش شده در اختیار مشتریان باشد.
در هر حال، قیمت خرید و فروش و جزئیات سرمایهگذاری برای هر تراکنش ارائه میشود.
نکات کلیدی
- در محاسبه درصد سود یا زیان یک سرمایهگذاری، فرد ابتدا باید هزینهی اصلی یا قیمت خرید را مشخص کند.
- در مرحله بعد، قیمت فروش سرمایهگذاری، از مبلغ خرید کاسته میشود تا سود یا زیان به دست آید.
- سود یا زیان حاصل از سرمایهگذاری را بر مقدار اصلی سرمایهگذاری یا قیمت خرید تقسیم کنید.
- در آخر، نتیجه را در صد ضرب کرده تا درصد تغییر در سرمایه به دست آید.
محاسبه سود یا ضرر در سرمایهگذاری
1- قیمت فروش را از قیمت خرید اولیه بکاهید. نتیجه، سود یا ضرر شما از سرمایهگذاری خواهد بود.
2- سود و زیان حاصل از سرمایهگذاری را بر مبلغ اصلی یا قیمت خرید سرمایهگذاری تقسیم کنید.
3- در آخر، نتیجه را در صد ضرب کرده تا به درصد تغییر در سرمایهگذاری خود برسید.
اگر درصد منفی به دست آمد، نشان دهندهی پایین آمدن ارزش بازار نسبت به قیمت خرید اصلی (مبنای قیمت) و در نتیجه متضرر شدن سرمایهگذار است.
اگر این درصد مثبت باشد، نشان دهندهی افزایش ارزش بازار یا قیمت فروش نسبت به قیمت خرید اصلی و در نتیجه حاصل شدن سود در سرمایهگذاری است.
فرمول محاسبه درصد سود یا زیان
1- کم کردن قیمت فروش از قیمت خرید، مقدار سود یا ضرر را مشخص میکند.
2- از تقسیم مقدار پولی سود یا زیان حاصل بر قیمت خرید، رقمی اعشاری به دست خواهد آمد. این عدد، سود کسب شده را با مقدار اولیه سرمایهگذاری مقایسه میکند و نتیجه را به نمایش میگذارد.
3- ضرب رقم به دست آمده در 100 تنها برای جابهجایی اعشار و ارائه درصد سود یا ضرر نسبت به مبلغ سرمایهگذاری اصلی است.
محاسبات درصد سود یا ضرر یک سرمایهگذاری، بدون فروش سرمایهگذاری نیز روندی بسیار مشابه دارد.
در زمانی که هنوز دارایی موردنظر (مثلا سهم) به فروش نرفته، قیمت فعلی بازار جایگزین قیمت فروش میشود.
نتیجه نیز سود (یا ضرر) غیرواقعی خواهد بود که به عنوان سود/زیان محقق نشده نیز شناخته میشود. دلیل این که به حاصل محاسبه، سود (یا زیان) غیرواقعی یا محقق نشده گفته میشود، این است که سرمایهگذاری هنوز فروخته نشده است.
به عبارت دیگر شما تا زمانی که سرمایهگذاری خود را نفروختهاید (داراییتان چه سهام باشد و چه یک خانه) نمیتوانید بگویید سود محقق شده است.
دلیل اهمیت محاسبه درصد سود یا ضرر
محاسبه سود یا زیان در یک سرمایهگذاری در قالب درصد بسیار اهمیت دارد. زیرا نشان میدهد که نسبت به مقدار مورد نیاز، چقدر سرمایه به دست آمده است.
به عنوان نمونه، اگر دو سرمایهگذار هر کدام 5 میلیون تومان، از سرمایهگذاری در سهام یک شرکت سود کسب کنند، هردو سود یکسانی به دست آوردهاند.
در ابتدا به نظر میرسد که هر دو نتیجهی ثابتی داشتهاند؛ اما اگر یکی از آنها هنگام سرمایهگذاری 20 میلیون تومان سرمایه وارد کرده باشد و دیگری با تنها 10 میلیون تومان به همین نتیجه رسیده باشد، سرمایهگذار دوم بهتر عمل کرده و پول کمتری را در معرض ریسک قرار داده است.
علاوه بر این، سرمایهگذار دوم میتوانسته 10 میلیون تومان دیگر را (با در نظر گرفتن این که هر دو 20 میلیون تومان در اختیار داشتهاند) در سهم دیگری سرمایهگذاری کرده و سود بیشتری به دست آورد.
مثالهایی از محاسبه درصد سود یا زیان
محاسبهی درصد سود یا زیان، در بسیاری از سرمایهگذاریها قابل استفاده است.
دو مثال برای محاسبه سود و زیان در زیر آورده شده:
بازدهی یک سهم در بورس
به عنوان مثال، یک سرمایهگذار تعداد 10 هزار سهم شرکت X را با قیمت هر سهم 3000 تومان خریداری میکند. بدین معنی که سرمایهگذاری اولیه 30 میلیون تومان است.
این 10 هزار سهم، هر کدام به ارزش 3800 تومان به فروش میرسند. بدین معنی که کل مبلغ فروش 38 میلیون تومان خواهد بود.
ارزش سودی که از این سرمایهگذاری کسب شده است، 8 میلیون تومان است.
محاسبه درصد سود به صورت زیر خواهد بود:
از طرف دیگر، میتوان سود هر سهم را به روش زیر محاسبه کرد:
محاسبه بازدهی شاخص بورس (یا هر شاخص دیگر)
اگر سرمایهگذاری بخواهد عملکرد شاخص بورس را محاسبه کند نیز میتواند از همین روش استفاده کند. در مورد جزییات شاخص بورس این مطلب را بخوانید.
در خصوص محاسبه بازدهی شاخص بورس، فرض کنیم اگر شاخص بورس در ابتدای هفته 900 هزار و در آخر هفته، 935 هزار باشد محاسبهی درصد رشد شاخص به صورت زیر خواهد بود:
ملاحضات ویژه: کارمزد معاملات و سود نقدی سهام
سرمایهگذاری بدون هزینه انجام نمیشود و این هزینه باید در محاسبات درصد سود یا زیان اعمال شوند. در مثالهای بالا، کارمزد کارگزاری، کمیسیونها یا مالیات در نظر گرفته نشدهاند.
برای گنجاندن هزینهی تراکنشها، کارمزد را از سود حاصل (قیمت خرید – قیمت فروش) کم کنید.
کارمزدها
در ادامهی مثال سهم شرکت X، بیایید فرض کنیم فرد جمعا 530 هزارتومان به عنوان کارمزد معامله و مالیات پرداخت کرده است.
با در نظر گرفتن کارمزد معامله و مالیات، درصد سود کسب شده به صورت زیر محاسبه میشود:
میتوان دید که کارمزد کارگزاری بیش از 1.5 درصد از بازده سرمایهگذاری را کم میکند. به بیانی دیگر، 26.66 درصد را به 24.9 درصد کاهش میدهد.
سود نقدی سهام
اگر سرمایهگذاری انجام شده هر گونه پرداخت نقدی مثل سود سهام (DPS) داشته باشد، این مبلغ نیز باید به سود اضافه شود.
سود سهام، مبلغی نقدی است که به سهامداران پرداخت شده و بر اساس هر سهم تنظیم میشود. نکته: در خصوص سود نقدی سهام این مطلب را بخوانید
در مثال شرکت X، در نظر بگیریم که اگر شرکت به ازای هر سهم، 200 تومان به عنوان سود سهام پرداخت کرده باشد و سرمایهگذار مشمول دریافت این سود نقدی شود از آن جایی که سرمایهگذار مذکور 10 هزار سهم خریداری کرده بوده، 2 میلیون تومان نیز به عنوان سود نقدی سهام بدست میآورد.
در صورت دریافت سود نقدی سهام، درصد سود به روش زیر محاسبه میشود:
فرض کنیم هیچ کارمزدی برای کارگزاری وجود نداشته باشد و سهام نیز برای یک سال نگهداری شود. میبینیم که سود سهام، نرخ بازده سرمایه گذاری را بیش از 6 درصد افزایش داده است. به بیان دیگر، سود سرمایهگذاری از 26.66 درصد به 33.33 درصد افزایش یافته است.
با لحاظ هزینههای معامله، کارمزدها و همچنین سود سهام، سرمایهگذاران میتوانند به دید دقیقتری از سود یا ضرر خود در سرمایهگذاری دست یابند.
محاسبه سود و زیان در نرمافزارها و پنلهای معاملاتی
در اغلب نرمافزارهای تحت وب که کارگزاریهای بورس تهران به مشتریان خود ارائه میدهند سود و زیان به صورت خودکار محاسبه شده و به نمایش در میآید.
بنابراین کار سرمایهگذار بسیار ساده است و در اغلب مواقع نیازی نیست فرمولهای فوق را بصورت دستی محاسبه کنید.
بطور مثال تصویر زیر متعلق به بخش “سبد سهام” نرمافزار آساتریدرآگاه کارگزاری آگاه است:
همانطور که در تصویر مشخص است، سود/زیان تحقق نیافته هرسهم بصورت جداگانه بصورت ریالی و درصدی نمایش داده میشود.
در انتها نیز سود/زیان محقق نشده کل سبدسهام تجمیع شده است.
چند نکته در مورد محاسبات سود/زیان موجود در نرمافزار آساتریدرآگاه:
- محاسبات سود/زیان محقق نشده در این نرمافزار براساس قیمت تمامشده (با لحاظ کارمزد خرید و فروش) و قیمت روز سهم در بازار است. بنابراین به دلیل نوسان قیمت سهم در بازار، سود و زیان محقق نشده به محاسبه بازدهی خالص سهم در بورس طور مداوم کم و زیاد میشود.
- در نهایت، سود و زیانی که بدست میآورید (سود/زیان محقق شده) براساس قیمت فروش شما محاسبه خواهد شد. این مقدار سود و زیان را در بخش “عملکرد سبدسهام” ببینید.
- ق سر به سر (قیمت سر به سر) که بصورت خودکار محاسبه شده، قیمتی است که اگر در این قیمت سهم را بفروشید نه زیان کردهاید و نه سود.
- پس از خرید سهام، ممکن است متوجه شوید فورا حدود 1.5 درصد به زیان محقق نشده شما اضافه شده است. این موضوع به این دلیل است که نرمافزار هم کارمزد خرید و هم کارمزد فروش را در محاسبات سود/زیان محقق نشده لحاظ میکند.
- تمام مبالغ در نرمافزار به ریال نوشته میشود.
توجه کنید که نرمافزار سایر کارگزاریها ممکن است ویژگیهای متفاوتی داشته باشد و مورد اشاره شده مربوط به کارگزاری آگاه است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
دیدگاه شما