نحوه معامله با استفاده از این الگو


الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به چه شکل می‌باشد

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

چه در بازار سهام معامله می‌کنید، چه در بازار ارزهای بین‌المللی و چه در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل تکنیکال یکی از روشی‌هایی است که می‌تواند برای تشخیص زمان خرید و فروش به شما کمک کند.

برخی از افراد در شروع ترید کردن نمی‌دانند چطور موقعیت مناسب برای ترید را پیدا کنند. در این مطلب روش ساده‌سازی فرایند ترید و یافتن موقعیت معاملاتی شرح داده شده است.

تحلیل تکنیکال اصول و قواعد خاصی دارد، یکی از کاربردی‌ترین اصول تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی است.

در تحلیل تکنیکال، تغییر روند از نزولی به صعودی، اغلب توسط الگوهای قیمت تشخیص داده می‌شود.

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:

الگوهای بازگشتی (reversal patterns)
الگوهای ادامه‌دهنده (continuation patterns)
الگوی ادامه‌دهنده زمانی شکل می‌گیرد که روند در مسیر قبلی خود حرکت می‌کند و صرفا یک وقفه کوتاه‌مدت در روند ایجاد شده است. در واقع الگوی ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده درنگ موقت در یک روند است.

وقتی یک الگوی بازگشتی قیمت شکل می‌گیرد، نشان می‌دهد تغییر در روند در راه است، آن الگو را یک الگوی بازگشتی (به انگلیسی reversal pattern) می‌دانند.

الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال، نقش مهمی دارند، به همین دلیل تصمیم گرفتیم برای آشنایی بیشتر کاربران گرامی بورسینس، این الگوها را در یک مطلب شرح نحوه معامله با استفاده از این الگو دهیم.

اما قبل از پرداختن به الگوها، مقداری پیش‌زمینه نیاز است.

خط روند در تحلیل تکنیکال

از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خط و منحنی شناسایی می‌شوند، قصد داریم به مفهوم خط روند نیز اشاره‌ای داشته باشیم.

خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کنند حمایت و مقاومت قیمت را روی نمودار بدست آورند. خطوط روند، خط‌های مستقیمی هستند که روی نمودار با اتصال سقف‌ها (مقاومت‌ها) یا کف‌ها (حمایت‌ها) کشیده نحوه معامله با استفاده از این الگو می‌شوند.

خط روندی که دارای شیب رو به بالاست، یک خط روند صعودی است و زمانی شکل می‌گیرد که در نمودار قیمت، سقف‌ها و کف‌های بالاتر از قبل ایجاد می‌شود. خط روند صعودی با اتصال کف‌هایی که هر کدام بالاتر از کف قبلی است کشیده می‌شود.

برعکس، خط روندی که شیب رو به پایین دارد، خط روند نزولی است و زمانی شکل می‌گیرد که قیمت، سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر از قبل را تجربه می‌کند.

خط روندها به شیوه‌های متفاوتی کشیده می‌شوند. در نمودار شمعی و همینطور نمودارهای میله‌ای برخی معتقدند سایه‌های بالای هر میله یا شمع باید در کشیدن خط روند در نظر گرفته شود.

با این حال بهتر است صرفا بدنه شمع در نمودار شمعی برای اتصال نقاط به کار گرفته شود زیرا بخش بزرگی از تحرکات قیمت در بدنه شمع وجود داشته و نیازی به وارد کردن سایه‌های بالا و پایین شمع نیست.

در یک نمودار روزانه، تحلیلگران معمولا از قیمت‌ بسته شدن اوراق بهادار برای رسم خط روند استفاده می‌کنند، زیرا این قیمت نشان‌دهنده تمایل سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به نگهداری یا عدم نگهداری موقعیت معاملاتی در زمان‌های خاص است.

خطوط روندی که دارای سه خط اتصال و بیشتر هستند، معمولا اعتبار و اطمینان بالاتری نسبت به زمانی دارند که خط روند صرفا با اتصال دو نقطه ترسیم می‌شود.

روندهای صعودی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتری ایجاد می‌کند. در روندهای صعودی حداقل دو کف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح حمایت را نشان‌ می‌دهد.

روندهای نزولی زمانی شکل می‌گیرند که قیمت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تری ایجاد می‌کند. در روندهای نزولی حداقل دو سقف به هم وصل می‌شوند و این خط سطوح مقاومت را نشان‌ می‌دهد.

بازارهای بدون روند (که برخی با نام روند خنثی از آن یاد می‌کنند)نحوه معامله با استفاده از این الگو ، زمانی رخ می‌دهد که قیمت در یک محدوده رنج بین یک قیمت بالا و یک قیمت پایین‌تر در بین دو خط افقی موازی نوسان می‌کند.

حال که مفهوم خط روند را درک کردید، به ادامه شرح الگوهای قیمت می‌پردازیم.

الگوهای ادامه‌دهنده

الگوی قیمتی که یک وقفه موقت در یک روند ایجاد می‌کند الگوی ادامه دهنده نام دارند. به عبارت دیگر، گاهی در یک روند، در میانه راه به مدت محدود، یک الگو شکل می‌گیرد و قیمت بطور موقت در این الگو نوسان می‌کند و سپس به حرکت خود طبق روند ادامه می‌دهد.

این الگو را به عنوان محدوده‌ای که بازیگران بازار، در آن محدوده نفس خود را برای ادامه روند تازه می‌کنند می‌دانند.

نکته مهم اینجاست، وقتی الگوی ادامه دهنده در حال شکل‌گیری است و کامل نشده، نمی‌توان گفت که روند ادامه می‌یابد یا برگشت قیمت اتفاق می‌افتد.

به همین دلیل باید به خطوط روندی که برای رسم الگوهای قیمت کشیده شده توجه زیادی شود و ببینیم آیا قیمت از محدوده‌ای که به نظر می‌رسد الگوی ادامه‌دار است به پایین رشد می‌کند یا بالا.

در تحلیل تکنیکال معمولا توصیه می‌شود روند را ادامه‌دار بدانیم مگر اینکه بازگشت روند تایید شود (روند ادامه‌دار است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود).

بطور کلی، هرچقدر زمان طولانی‌تر برای تکمیل یک الگوی قیمت صرف شود و هر چقدر تحرکات قیمت در الگو بزرگتر باشد، حرکت بعدی قیمت در خارج از محدوده الگوی ادامه‌دار نیز شدیدتر خواهد بود (چه روند صعودی باشد چه نزولی).

شناخته‌شده‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده:

الگوی پرچم سه‌گوش (Pennant)
الگوی پرچم‌ (Flag)
الگوی کنج (به انگلیسی Wedge)
الگوی مثلث
الگوی پرچم سه‌گوش
پرچم سه‌گوش با رسم دو خط روند که در نهایت به هم می‌رسند تشکیل می‌شود.

یک ویژگی اصلی پرچم سه‌گوش، این است که یکی از خطوط روند نزولی و دیگر صعودی است.

تصویر زیر نمونه یک الگوی پرچم سه‌گوش را نشان می‌دهد.

اغلب اوقات، حجم معاملات در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و در زمان خروج قیمت از الگو، حجم معاملات افزایش پیدا می‌کند.

توجه داشته باشید که الگوی پرچم را با الگوی مثلث متقارن اشتباه نگیرید، هر پرچم باید دارای پایه باشد و در مورد الگوی پرچم سه گوش نیز همین موضوع صدق می‌کند. در تصویر فوق مشاهده می‌کنید که یک موج صعودی قبل از پرچم وجود داشته که معادل پایه پرچم است.

الگوی پرچم

این الگو از دو خط روند موازی تشکیل شده که گاهی شیب نزولی و گاهی شیب صعودی دارند و گاهی نیز افقی هستند.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

بطور کلی الگوی پرچم که دارای شیب صعودی است نشان‌دهنده وقفه در یک روند نزولی است.

بالعکس، پرچمی که شیب نزولی دارد، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

معمولا شکل‌گیری پرچم با کاهش حجم معاملات همراه می‌شود و با خارج شدن قیمت از الگو، حجم مجدد به حالت قبل از الگو بر می‌گردد.

الگوی کنج (شکل گوِه)

الگوی کنج شبیه الگوی پرچم سه‌گوش است و از دو خط روند همگرا تشکیل شده است. با این حال، ویژگی اصلی الگوی کنج این است که هر دو خط روند در یک مسیر هستند، یا صعودی یا نزولی.

بنابراین اگر یکی از خطوط روند صعودی باشند و یکی دیگر نزولی، نمی‌توان آن را الگوی کنج دانست.

یک الگوی کنج با شیب نزولی، نشان‌دهنده یک وقفه در روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

الگوی کنج با شیب صعودی، نشان‌دهنده وقفه در یک روند صعودی است.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

پس از خارج شدن قیمت از این الگو، قیمت به روند گذشته خود ادامه می‌دهند. مانند الگوی پرچم و پرچم سه‌گوش، قیمت در حین شکل‌گیری این الگو کاهش می‌یابد و زمانی که قیمت از محدوده الگو خارج می‌شود حجم معاملات بالا می‌رود.

الگوی مثلت

الگوهای مثلت از متداول‌ترین الگوها در تحلیل تکنیکال هستند، زیرا به دفعات در نمودارهای مختلف شکل می‌گیرند.

سه الگوی متداول مثلت شامل مثلث متقارن، مثلث صعودی و مثلث نزولی است.

شکل‌گیری این الگوهای قیمت، می‌تواند از چند هفته تا چندماه طول بکشد.

الگوی مثلث متقارن زمانی شکل می‌گیرد که دو خط روند همگرا به سمت هم حرکت می‌کنند و نشان‌دهنده این است که یک شکست قیمت به سمت بالا یا پایین رخ خواهد داد.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

تا زمانی که این طغیان به وقوع نپیوسته نمی‌توان جهت آنرا تشخیص داد. فقط زمانی که قیمت یکی از خطوط بالا یا پایین عبور کرد و شکست تایید شد باید مطابق روند ایجاد شده تصمیم معاملاتی را گرفت.

الگوی مثلث صعودی، دارای خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت بالای مثلث واقع خواهد شد.

الگوی مثلث نزولی، از سمت دیگر دارای خط روند افقی در پایین و یک خط روند نزولی در بالای مثلث است. این الگو نشان از این دارد که به احتمال قوی شکست قیمت به سمت پایین مثلث اتفاق خواهد افتاد.

نمونه مثلث نزولی:

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

بزرگی تحرک قیمت پس از خارج شدن از الگوی مثلث معمولا به اندازه ضلع عمودی سمت چپ مثلث است.

الگوی فنجان و دسته

الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده صعودی است. شکل‌گیری این الگو نشان می‌دهد الگوی صعودی برای مدتی با وقفه مواجه شده ولی پس از تکمیل الگو روند صعودی از سر گرفته خواهد شد.

بخش فنجان مانند الگو، شکلی مانند U دارد که مشابه انحنای کف فنجان یا کاسه است. بنابراین این شکل نباید به شکل V باشد. بخش «دسته»، در سمت راست فنجان به شکل یک پولبک کوچک شکل می‌گیرد و مشابه الگوی پرچم سه‌گوش یا پرچم چهارگوش است.

وقتی این الگو تکمیل شد، دارایی موردنظر ممکن است به سقف‌های جدید دست یابد.

نمونه‌ای از الگوی فنجان و دسته را در زیر می‌توانید ببینید:

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

الگوهای بازگشتی

در تحلیل تکنیکال، الگویی که تغییر در روند کنونی را نشان می‌دهد با نام الگوی بازگشتی (Reversal Pattern) شناخته می‌شود.

این الگوها نمایانگر آن است که از قدرت خریداران یا فروشندگان بازار کاسته شده است. با شکل‌گیری این الگو، روندی که قبلا تشکیل شده متوقف می‌شود و سپس به مسیر جدیدی که از سمت مخالف قدرت گرفته وارد می‌شود.

برای مثال یک روند صعودی که توسط خریداران مشتاق دنبال می‌شود با شکل‌گیری یک الگوی بازگشتی متوقف می‌شود که نشان‌دهنده توازن قدرت در بین خریداران و فروشندگان است. ولی در نهایت فروشندگان برنده می‌شوند و نحوه معامله با استفاده از این الگو روند به نزولی تغییر می‌یابد.

بازگشت‌های قیمت که در سقف بازار روی می‌دهد با نام الگوهای توزیعی (distribution patterns) شناخته می‌شوند. در این شرایط، دارایی مورد معامله در بازار به شکل هیجانی فروخته می‌شود.

بالعکس، بازگشت‌های قیمت که در کف بازار رخ می‌دهد، همراه با خرید مشتاقانه و هیجانی از سمت خریداران روبرو می‌شود.

مانند الگوهای بازگشتی، هرچقدر تشکیل الگوهای ادامه‌دهنده طولانی‌تر شود، حرکت مورد انتظار بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت، بزرگتر خواهد بود.

برخی از الگوهای برگشتی:

الگوی سر و شانه، نشان‌دهنده دو حرکت کوچکتر قیمت است که دو طرف یک حرکت بزرگتر را در بر گرفته است.
الگوی سقف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج افزایشی قیمت است که پس از نیز یک موج دیگر در تلاش برای شکستن مقاومت موج قبلی ناکام می‌ماند.
الگوی کف دوقلو، نشان‌دهنده یک موج کاهشی قیمت است که پس از آن یک موج کاهشی دیگر در تلاش برای شکستن حمایت موج قبلی ناکام می‌ماند.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه ممکن است در سقف بازار یا کف بازار شکل بگیرد. این الگو شامل سه موج است، یک موج اولیه که با موج دوم که از موج اول بزرگتر است ادامه پیدا می‌کند و در نهایت یک موج سوم که از موج دوم کوچکتر است تکمیل می‌شود.

با تشکیل الگوی سر و شانه در یک روند صعودی، ممکن است روند به نزولی تغییر کند. بالعکس، با تشکیل الگوی سر و شانه در روند نزولی، روند نزولی ممکن است به روند صعودی تغییر کند.

در الگوی سر و شانه، یک خط روند دارای شیب نزولی یا صعودی و یا حتی بدون شیب، را می‌توان با اتصال کف‌ها یا سقف‌ها ترسیم کرد.

با مشاهده تصویر زیر به درک بهتری از این الگو می‌رسید:

در حین تکمیل الگو، حجم معاملات معمولا کاهش می‌یابد و پس از شکسته شدن خط روند، حجم مانند سابق می‌شود.

الگوی کف و سقف دوقلو

الگوی کف و سقف دوقلو، نشان‌دهنده مناطقی است که بازار دو تلاش ناموفق برای شکستن حمایت یا مقاومت داشته است. در مورد سقف دوقلو کع اغلب مواقع مشابه حرف M است، موج صعودی دوم در تلاش برای شکستن مقاومت قبلی ناکام می‌ماند و در نهایت به تغییر روند منجر می‌شود.

از سمت دیگر، کف دوقلو مشابه حرف W است و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت تلاش می‌کند از سطح حمایت قبلی پایین‌تر روند ولی در اینکار موفق نمی‌شود. در نتیجه تکمیل این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت خود از روند نزولی به صعودی تبدیل می‌شود.

الگوی کف و سقف سه‌قلو

گاهی به جای دو سقف یا کف تقریبا برابر، سه سقف یا کف تشکیل می‌شود که به آن کف و سقف سه‌قلو می‌گویند. این الگو زیاد متداول نیست.

شکل‌گیری این الگو می‌تواند نشانه‌ی قدرتمندی از تغییر روند باشد.

نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال

شکاف‌ها

شکاف یا Gap در تحلیل تکنیکال زمانی است که در نمودار قیمت، در بین دو بازه زمانی معاملاتی، یک فضای خالی به دلیل تفاوت عمده در مقدار افزایش یا کاهش قیمت ایجاد می‌شود.

برای مثال، یک سهم ممکن است در یک روز معاملاتی، در قیمت ۵۰۰ تومان بسته و روز بعد با اختلاف زیاد در قیمت ۵۳۵ تومان بازگشایی شود.

سه نوع شکاف عمده وجود دارد:

شکاف گسست (Breakaway gap)
شکاف فرار (runaway gap)
شکاف خستگی (exhaustion gap)
شکاف‌های گسست در ابتدای یک روند و شکاف‌های فرار در میانه یک روند تشکیل می‌شوند و شکاف‌های خستگی نشان از پایان قریب‌الوقوع یک روند دارند.

سخن آخر

الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند ولی برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید.

خیلی راحت می‌توان به گذشته نمودار نگاه کرد و این الگوها را شناسایی کرد ولی تا وقتی که الگو تکمیل نشده، شناسایی آن چندان ساده نیست.

استراتژی معامله با الگوی شکست جَعلی اینسایدبار چیست؟

از الگوی شکست جَعلی اینسایدبار می‌توان هم در بازارهای روند دار و هم بدون روند استفاده کرد. معمولاً در بازار ارز خارجی شکست‌های جَعلی به‌دفعات اتفاق می‌افتند. فهم نحوه معامله با این الگوها می‌تواند علاوه بر جلوگیری از ورود به سیگنال‌های جَعلی، فرصت کسب سود را هم فراهم کند.

• اگر الگوی شکست جَعلی اینسایدبار همراه با پین بار شکل‌گرفته باشد، از استراتژی‌های معاملاتی پین بار استفاده کنید.


شکل زیر مثال خوبی از سیگنال خرید است. در اینجا پین بار در قالب شکست جَعلی اینسایدبار ظاهرشده است. بایستی توجه کرد که در این الگو، پس از کندل مادر، سه کندل اینسایدبار تشکیل‌شده است. چنین اتفاقی خیلی عجیب نیست و شاید تا چهار کندل اینسایدبار هم تشکیل شود.


مثال بعدی هم نشانگر الگوی شکست جَعلی اینسایدبار در بازار روند دار است. کاملاً مشخص است که روند بازار قبل از تشکیل الگوی اینساید بار صعودی بود. در اینجا، به‌جای یک کندل شکست جَعلی، دو کندل تشکیل‌شده است. این نمونه دیگری از الگوی شکست جَعلی اینسایدبار است که در بازار با آن مواجه خواهید شد. درواقع شکست جَعلی در بازار دو بار روی‌داده است.


در مثال زیر، الگوی شکست جَعلی اینسایدبار در خلاف جهت روند ایجادشده است. یعنی این سیگنال حکایت از بازگشت روند بازار دارد. در اینجا سیگنال خرید (الگوی شکست جَعلی اینسایدبار) در سطح کلیدی بازار (حمایت) روی‌داده است. ازآنجایی‌که این الگو تمام ویژگی‌های شکست جَعلی اینسایدبار را دارد و همچنین با محدوده کلیدی نمودار هم انطباق دارد، به همین دلیل بهترین سیگنال برای ورود به معامله محسوب می‌شود.


مثال بعدی هم نمونه دیگری از الگوی شکست جَعلی اینسایدبار است که در خلاف جهت روند بازار ایجادشده است. این بار سیگنال معاملاتی نزولی است. به‌راحتی می‌توان دید که بازار در دست خریداران بوده و تا قبل از تشکیل الگو، حرکات قیمتی صعودی بودند. پس از تشکیل الگوی شکست جَعلی اینسایدبار، که منجر به شکست جَعلی مقاومت هم شده، قیمت سقوط کرده است.


• به خاطر داشته باشید که مثال‌های بالا، تمامی انواع شکست جَعلی اینسایدبار را شامل نمی‌شود. درواقع مواردی که مرور شد، نمونه‌های نحوه معامله با استفاده از این الگو رایجی هستند که بیشتر با آن‌ها برخورد خواهید کرد. اگر الگوی اینسایدبار در نمودار ظاهر شد و پس‌ازآن شکست جَعلی روی داد، به‌احتمال‌زیاد با الگوی شکست جعَلی اینسایدبار مواجه هستید.

• همیشه به اصل انطباق پای بند باشید. صرفاً تشکیل الگوی شکست جَعلی اینسایدبار به معنی ورود به معامله نیست. اگر الگوی اینسایدباری در نمودار ظاهر شد، به دنبال انطباق با سایر سطوح و عوامل کلیدی باشید. الگویی که در سطوح کلیدی شکل‌گرفته، مسلماً از شانس موفقیت بیشتری برخوردار است.

• این استراتژی را ابتدا در نمودارهای روزانه مورداستفاده قرار دهید. سیگنال‌های حرکات قیمتی در نمودار ساعتی از درجه اعتبار بیشتری برخوردارند. پس از مدتی که تجربه و مهارت کافی را کسب کردید، به‌مرور تایم فریم نمودار را پایین بیاورید.

نحوه معامله با استفاده از این الگو

همان گونه که خودتان می دانید تحلیل تکنیکال در بازار بورس اهمیت بسیار زیادی دارد و بسیاری از افراد سهامدار برای تشخیص روند یک سهم از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. سهامداران از این تحلیل برای موفقیت در بازار بورس استفاده می کنند. یکی از مهم تریم ابزارهای تحلیل تکنیکال، الگوهای هارمونیک است که در این مقاله به آن پرداخته می شود.

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، شما می توانید از الگوها و ابزارهای گوناگونی برای بررسی و ارزیابی رفتار سهام استفاده کنید. همواره به یاد نحوه معامله با استفاده از این الگو داشته باشد که استفاده از چندین ابزار تحلیل می تواند اطمینان و صحت معامله شما را بالا برده و باعث سود بیشتر شما در بازار بورس شود.

ابزارهایی که می تواند به خوبی به شما در تحلیل رفتار سهام و بازار کمک کند، الگوهای هارمونیک هستد. همان گونه که خودتان می دانید در موارد بسیاری، رفتار یک سهم یا رفتار بازار از یک الگو پیروی می کند که می توان آن را در نمودارها مشاهده کرد. الگوهای هارمونیک جزء الگوهایی هستند که در تغییرات قیمت سهام مختلف دیده می شوند. شما با استفاده از این الگو می توانید به خوبی رفتار یک سهم در آینده را پیش بینی نموده و تصمیمات خوبی برای معاملات خود بگیرید.

الگوی هارمونیک

اصلی ترین تئوری درباره الگوهای هارمونیک با حرکات زمان و قیمت مرتبط هستند که مربوط به دنباله فیبوناچی و تقارن آنها می باشد. معاملات هارمونیک دارای دقت زیادی بوده و برای همین نام هارمونیک بر آن گذاشته شده است.

در الگوهای هارمونیک، شما با ساختارهایی هندسی (اشکالی هندسی) سروکار دارید که از دنباله فیبوناچی استفاده می کنند. این الگوها از اعداد مشخصی پیروی می کنند و تشخیص و فهم این الگو می تواند به سهامداران کمک کند تا روندهای قیمتی را به خوبی پیش بینی نموده و نقاط بازگشت را هم مشخص کنند. با استفاده از این الگو، سهامداران می توانند نقاط ورود به یک معامله، نقاط توقف و اهداف قیمتی خود را به خوبی معین کنند.

ریشه الگوی هارمونیک

اگر ریاضایتان قوی باشد، حتما نام دنباله فیبوناچی را شنیده اید. این دنباله در ریاضیات، کاربرد زیادی دارد و اولین بار توسط لئوناردو فیبوناچی ابداع شد. اعداد فیبوناچی، یک سری عدد هستند که پشت سر هم می آیند. هر عدد جمع دو عدد قبلی خودش است. بنابراین اعداد فیبوناچی به شکل زیر خواهند بود:

1 – 1 – 2 – 3 – 5 – 8 – 13 – 21 – 34 – 55 – 89 –

جالب است که بدانید کتاب های زیادی درباره این دنباله نوشته شده است و از مشاهده شدن این الگو در اتفاقات طبیعت و جریانات اقتصادی گفته شده است. این بسیار جالب و شگفت انگیز است که شما ببینید که تغییرات قیمت یک سهم از یک الگوی مشخص ریاضی پیروی می کند. دو سری از اعداد با نسبت فیبوناچی موجود هستند که بسیار پرکاربرد هستند.

  • 382, 0.618, 0.786, 1.0, 1, 1, 2.0, 2.62, 3.62, 4.62
  • 236, 0.886, 1.13, 2.236, 3.14, 4.236

اعداد فیبوناچی کاربردهای زیادی دارند و از آن برای آنالیزهای اقتصادی زیادی استفاده می شود.

شروع الگوی هارمونیک

اولین بار شحصی با نام گارتلی در سال 1932، الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را ایجاد کرد. این فرد در آن زمان کتابی نوشت و در آن از یک الگوی پنج نقطه ای صحبت کرد و آن را الگوی گارتلی نامید. بعدها این الگو توسط فردی دیگر بهبود پیدا کرد.

افراد دیگری هم بوده اند که در زمینه الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال کار کرده اند که یکی از بهترین آنها اسکات کارنی بوده است. این فرد در کتاب خود با نام “معامله هارمونیک” چندین الگوی دیگر با نام الگوی “خفاش” ، “کوسه” ، “O-5 ” و “خرچنگ” را ابداع و معرفی کرد و باعث شد این الگوها به میزان زیادی در بازار اهمیت پیدا کنند.

چهار الگوی مشهور هارمونیک در تحلیل تکنیکال

تا اینجا دانستید که الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال با آنالیز قیمت و پیدا کردن اعداد مرتبط با فیبوناچی در یک بازه زمانی بررسی می شوند. در صورتی که چنین الگویی در نمودار تغییرات یک سهم در بورس دیده شود می تواند کمک زیادی کند تا یک سهامدار بتواند نقاط ورود مناسب، نقاط بازگشت و نقاط توقف در معاملات را تشخیص دهد.

در زیر ما می خواهیم چهار الگوی مشهور از الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال را به شما معرفی کنیم.

1.الگوی گارتلی:

همانطور که گفته شد این الگو اولین بار توسط گارتلی درک معرفی شد. ما دو نوع الگوی خرسی گارتلی و الگوی گاوی گارتلی را می توانیم داشته باشیم.

در الگوی خرسی گارتلی روند کلی نزولی و در الگوی گاوی گارتلی، روند کلی صعودی است. این الگو دارای 4 نقطه است. شما می توانید تصویر آنها را در زیر مشاهده کنید:

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

در الگوی خرسی همان گونه که مشاهده می کنید شما از نقطه X تا A روندی نزولی را مشاهده می کنید و سپس از نقطه A تا B روند صعودی وجود دارد. پس از آن دوباره یک روند نزولی و سپس یک روند صعودی. اگر مشاهده کنید می بینید که به طور کلی در این الگوی هارمونیک، ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم.

در الگوی گاوی قضیه کاملا برعکس است. همان نسبت اعداد وجود دارد اما نزولی و صعودی بودن روندها وارونه است و در نهایت شما از نقطه X به D صعود می کنید.

همان گونه که می بینید شما می توانید به خوبی با استفاده از این الگوی هارمونیک بفهمید که چه زمانی باید وارد شوید، حد ضرر خود را در کجا قرار دهید . برای مثال اگر در الگوی خرسی گارتلی، شما در نقطه B به معامله ورود کنید می دانید که باید حد ضرر یا استاپ لاس خود را در نقطه C قرار دهید و یا می فهمید که نقطه A در الگوی خرسی و نقطه X در الگوی گاوی نقاط ورود بسیار خوبی هستند. شما می توانید با تشخیص این الگوی هارمونیک و داشتن مهارت در معامله گری سود بسیار خوبی را نصیب خود کنید.

الگوی خفاش:

همان گونه که احتمالا می توانید حدس بزنید، این الگو شکلی شبیه خفاش دارد. این الگو هم مانند الگوی گارتلی دارای دو نوع نزولی و صعودی است که می توان با نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به خوبی آنها را تشخیص داد. در زیر دو نوع این الگو نشان داده شده است:

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

همان گونه که خودتان هم مشاهده می کنید روند آنها و نقاط مناسب برای ورود و خروج به راحتی قابل تشخیص هستند. این الگو، دقیق ترین الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال بوده و ضریب اطمنیان بالاتری از بقیه الگوههای هارمونیک دارد.

در الگوی خفاشی صعودی، بهترین نقاط برای ورود نقاط X و B هستند و فرصت های خروج نیز نقاط A و C هستند. حد ضررها نیز می توانند بر حسب نوع معامله گری شما تعیین شوند.

در الگوی خفاشی نزولی نقاط A و C نقاطی بسیار مناسب برای ورود و نقاط B و D نقاط مناسبی برای خروج هستند.

الگوی خرچنگ:

این الگو نیز مانند الگوهای قبل دارای 5 نقطه است و در این الگو نقاط مهم و نقاط بازگشتی به سرعت رخ می دهند و به همین علت می توان نقاط ورود و خروج را با دقت بسیار خوبی تعیین کرد. این الگو هم دارای دو حالت صعودی و نزولی است و از نامش پیداست که شکلی شبیه خرچنگ دارد.

این الگو شبیه الگوی پروانه است اما در محاسبات آن اختلاف وجود دارد. شاید بگویید در الگوی صعودی ما از نقطه X به نقطه D نزول کرده ایم پس چرا این الگو صعودی است؟ در جواب باید بدانید که علت این موضوع این است که در الگوی صعودی(گاوی) پس از نقطه D شما یک موج قوی صعودی را خواهید داشت اما در الگوی نزولی خرچنگ شما پس از نقطه D یک موج قوی نزولی را مشاهده خواهید کرد.

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال

در الگوی نزولی بهترین موقعیت ها برای ورود نقاط A و D هستند و نقاط فروش و خروج هم نقاط B و کمی پایین تر از D هستند.

در الگوی صعودی شما می توانید در نقطه X ، B و D ورود کنید. مخصوصا نقطه D موقعیت خرید بسیار خوبی است و حد ضرر آن هم کمی پایین تر از نقطه D تعیین می شود. دلیل آن هم این است که پس از D یک موج قوی صعودی آغاز خواهد شد.

الگوی پروانه:

همانطور که بالاتر گفته شد این الگو و الگوی خرچنگ دارای شباهت هستند اما اعداد آنها تفاوت دارند. البته این الگو به الگوی گارتلی هم شباهت دارد و این هم یکی دیگر از نکات جالب الگوهای هارمونیک است. در زیر شما تصویر دو الگوی نزولی و صعودی پروانه ای را مشاهده می کنید.

در الگوی صعودی نقطه D می تواند نقطه ورود خوبی باشد چون مانند الگوی خرچنگ پس از آن یک موج صعودی آغاز خواهد شد.

در الگوی نزولی اما نقطه D نقطه فروش است چون قرار است پس از این یک موج نزولی آغاز شود. یادتان باشد که همواره با تحلیل دقیق جلو بروید تا بیشترین سود را برده و کمترین ضرر را متحمل شوید.

نکته: الگوهای هارمونیک بسیار دیگری هم وجود دارند که شما می توانید آنها را مطالعه کنید.

سخن آخر

الگوهای هارمونیک در تحلیل تکنیکال می توانند کمک بسیار خوبی برای انجام معاملات پرسود باشند. شما با استفاده از این الگوهای متنوع می توانید دست به موقع بفروشید و به موقع بخرید.

سهمیران می تواند در آموزش این الگوها و چگونگی استفاده درست از آنها به شما کمک بسیاری کند. سهمیران بهترین آموزش های بورس را در اختیار شما قرار می دهد.

آشنایی با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

چه در بازار سهام معامله کنید و چه در بازارهای ارز بین‌المللی و یا ارز دیجیتال، جهت تشخیص زمان مناسب برای خرید و فروش، باید با اصول و قواعد تحلیل تکنیکال آشنایی داشته باشید. الگوهای قیمتی یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین اصول در تحلیل تکنیکال هستند که تغییر روند از نزولی به صعودی و بالعکس، توسط آن‌ها مشخص می‌شود. الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال به دو دسته‌ی الگوهای بازگشتی و ادامه‌دهنده، تقسیم می‌شوند. در مقاله آموزشی آشنایی با الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال، راجع به الگوی ادامه دهنده‌ی مثلث و انواع آن صحبت کردیم. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ قصد داریم تا راجع به یکی دیگر از الگوهای ادامه‌دهنده به نام الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و انواع آن صحبت کنیم.

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست

الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال به چه شکل می‌باشد

الگوی مستطیل را در نمودارهای مختلف زیاد می‌بینید و از جمله الگوهای بسیار مهم در تحلیل تکنیکال (به‌ویژه در تایم‌فریم‌های پایین) می‌باشد. زمانی که این الگو در نمودار شکل می‌گیرد، در اصطلاح گفته می‌شود که بازار «رنج» شده و در حال نوسان و درجا زدن می‌باشد. اما اصلاً الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال چیست؟ این الگو همان‌طور که از اسمش پیداست، یک مستطیل است که شامل کف‌ها و قله‌های متوالی‌ می‌باشد که به موازات هم شکل گرفته‌اند. در الگوهای مستطیلی کف‌ها و قله‌ها به صورت افقی قرار می‌گیرند. در واقع، الگوی مستطیل نشان‌دهنده‌ی یک توقف در روند می‌باشد که وقتی عرضه و تقاضا نسبتاً با هم برابرند، قیمت حرکتی افقی بین دو سطح موازی پشتیبانی و مقاومت داشته باشد. معمولاً، این الگو یکپارچه شدن قیمت قبل از ادامه‌ در جهت روند فعلی را نشان می‌دهد. الگوی مستطیل را گاهی «محدوده معامله» یا «ناحیه تراکم» نیز می‌نامند.

نکته: با تشخیص صحیح الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال می‌توانید به سود خوبی دست پیدا کنید. زمانی که این الگو را روی نمودار مشاهده کردید، می‌توانید در کف آن اقدام به اخذ پوزیشن خرید نمایید و یا اینکه در سقف آن پوزیشن فروش کسب کنید و این روند را تا زمانی‌که الگو از یک طرف شکسته شود، ادامه دهید.

انواع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

انواع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

مدلهای مختلف الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

به‌طور کلی ۲ نوع الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال داریم که شامل مستطیل صعودی و مستطیل نزولی می‌باشد. در این بخش به معرفی هر یک از این الگوها به‌صورت جداگانه می‌پردازیم.

۱. الگوی مستطیل صعودی

الگوی مستطیل صعودی، یک الگوی ادامه‌دهنده‌ی روند می‌باشد که در طی یک روند قوی صعودی تشکیل می‌شود. زمانی‌که در بازار و در طی یک روند صعودی، ببینیم که بازار در یک روند رنج در حال نوسان می‌باشد، الگوی مستطیل از نوع صعودی را خواهیم داشت. اصطلاحاً می‌توان گفت که در این حالت بازار در حال استراحت می‌باشد و در یک محدوده‌ی حمایتی و مقاومتی مشخص نوسان می‌کند. در این‌جا باید منتظر ماند تا الگو به صورت کامل تشکیل شود و بازار یکی از خطوط حمایت و یا مقاومتی که رسم کردیم را بشکند. بعد از شکست یکی از این خطوط، انتظار پیشرفت قیمت در آن جهت را خواهیم داشت. دقت داشته باشید که اندازه‌ی این پیشرفت به اندازه‌ی عمق الگو مستطیلی است که توانستیم آن را تشخیص دهیم.

۲. الگوی مستطیل نزولی

الگوی مستطیل نزولی، درست برعکس الگوی مستطیل صعودی می‌باشد. این نوع از الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال نحوه معامله با استفاده از این الگو با یک کاهش قیمت آغاز می‌شود و سپس قیمت در یک محدوده‌ی مشخص نوسان کرده و مستطیل تشکیل می‌شود. در این حالت هم پس از کاهش قیمت، نمودار بین خطوط حمایتی و مقاومتی در یک روند رنج یا خنثی نوسان می‌کند. باید منتظر ماند تا الگو به صورت کامل تشکیل شود و بازار یکی از خطوط حمایت و یا مقاومتی رسم شده را بشکند و در همان جهت حرکتش را ادامه دهد. اندازه‌ی حرکت هم به اندازه‌ی عمق الگوی مستطیل خواهد بود.

برای معامله با الگوی مستطیل، چه مراحلی را باید طی کرد؟

جهت معامله با الگوی مستطیل، چه مراحلی را باید انجام داد

حالا که با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال و انواع آن آشنا شدید، وقت آن فرا رسیده تا نحوه‌ی معامله با استفاده از این الگو را نیز بیاموزید. برای معامله با الگوی مستطیل باید ۵ مرحله‌ی مهم را طی کنید که در ادامه راجع به این مراحل دقیق‌تر صحبت خواهیم کرد.

۱. مرحله‌ اول: شناسایی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

برای شناسایی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال در گام نخست باید بتوانید تا یک نمودار با روند مشخص را بیابید که در حال تجدید قوا (تراکم قیمت) باشد. سپس باید حداقل دو کف و دو قله‌ی قیمتی را پیدا کنید که به‌صورت افقی و در موازات هم ایجاد شده‌اند. این قله‌ها و کف‌های قیمتی، نشان‌دهنده‌ی سطوح مقاومت و حمایت در الگوی مستطیل شما هستند.

۲. مرحله دوم: مشخص کردن شکست الگو

همان‌طور که پیش از این هم گفتیم، شکست در الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال در یکی از خطوط حمایتی و یا مقاومتی اتفاق می‌افتد. اگر مستطیل صعودی باشد، باید به دنبال شکست از بالای الگو بود. در این حالت می‌توان انتظار داشت که روند صعودی ادامه‌دار باشد. اما اگر مستطیل نزولی باشد، قیمت، سطح حمایت (کف مستطیل) را خواهد شکست و به‌عنوان الگوی مستطیل شناسایی می‌شود. در این حالت، شما سیگنالی مبنی بر این دریافت می‌کنید که قیمت در حال شروع یک روند نزولی جدید خواهد بود.

۳. مرحله سوم: ورود به معامله با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال

به‌منظور ورود به معامله با کمک با الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال ابتدا باید این موضوع مشخص شود که آیا شکست در همان جهتی که روند مکث داشته اتفاق افتاده یا خیر. بعد از آن می‌توان سهام مورد نظر را خریداری کرد و یا اگر الگو، یک مستطیل نزولی باشد وارد معامله‌ی فروش استقراضی شد.

۴. مرحله چهارم: امن کردن معامله با تعیین حد زیان

برای معامله به کمک الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال باید برای معامله‌ی خودتان حد زیان تعیین نمایید. هم‌زمان با تشخیص شکست الگو، بایستی مسافت بین سطح حمایت و مقاومت را در مستطیل اندازه‌گیری کنید. سپس حد زیان خود را درست در نقطه‌‌ی وسط این مسافت قرار دهید. به این ترتیب، معامله‌ی شما امن خواهد شد. بنابراین شما می‌دانید که حداکثر زیان این معامله برابر با نصف اندازه‌ی الگو خواهد بود. دلیل این‌که حد زیان را در وسط الگو قرار می‌دهند این است که نمودار قیمت، پیش از ادامه‌ی روند، امکان دارد که تکانه‌هایی را تجربه کرده و نوسان داشته باشد. با این حساب هنگامی که حد زیان را دقیقاً قبل از شکست قرار داده باشید، احتمالاً معامله‌ی شما با یک نوسان کوچک بسته خواهد شد.

۵. مرحله پنجم: حد سود در الگوی مستطیل

زمانی‌که از الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنید، یک قانون ساده جهت خروج از معامله وجود خواهد داشت. وقتی شما از این الگو برای ورود به معامله استفاده می‌کنید، باید معامله را حفظ نمایید تا نمودار، حداقل هدف قیمت که به اندازه‌ی الگو می‌باشد را سپری کند. منظور از اندازه‌ی الگو، تفاضل بین سطح حمایت و سطح مقاومت در مستطیل می‌باشد. این تفاضل با قیمت در نقطه‌ی شکست جمع می‌شود و حداقل هدف قیمتی به دست می‌آید. از آنجایی‌که حد زیان موقعیت معاملاتی در وسط الگو قرار گرفته است، حد سود شما به اندازه‌ی ۲ برابر حد زیان شما خواهد بود. بدین ترتیب، نسبت ریسک به ریوارد برابر ۲ می باشد که رقم قابل قبولی است. (در مقاله آموزشی آشنایی با مفهوم نسبت ریسک به ریوارد گفتیم که هرچقدر میزان ریسک به ریوارد یا R/R برای یک سهم عدد کمتری باشد، آن سهم برای خرید مناسب‌تر خواهد بود.)

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به یکی دیگر از الگوهای مهم قیمتی یعنی الگوی مستطیل در تحلیل تکنیکال صحبت کردیم و به معرفی انواع آن پرداختیم. شما می‌توانید با استفاده از این الگوی ساده و در عین حال کاربردی به معامله در بازار بورس بپردازید و سود خوبی کسب نمایید. الگوها اهمیت زیادی در تحلیل تکنیکال دارند. اما برای شناسایی آنها باید تمرین کنید و تجربه داشته باشید. توصیه می‌کنیم برای آگاهی بیش‌تر در رابطه با عملکرد نمودارها در تحلیل تکنیکال، از فیلمهای آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی و پیشرفته استفاده نمایید. چراغ، به عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائه‌ی نکات و دوره‌های مفید در زمینه‌ی آموزش بورس به شما برای سرمایه‌گذاری در این بازار پرتلاطم کمک کند.

کندل مارابوزو چیست؟ روش معامله در این نوع از کندل ها

ارز یار | آموزش ارز دیجیتال

تحلیل تکنیکال ابزار بسیار موثری در پیش بینی روند های بازار است. یادگیری این ابزار، بسته به آشنایی و تسلط بر دسته بزرگی از الگوها و نمودارها و اندیکاتورها است تا بتوانیم از طریق آن، ارتباط میان عناصر مختلف تاثیرگذار در رشد و سقوط بازار را کشف کنیم و به نتیجه قابل قبولی دست پیدا کنیم. الگوی کندل مارابوزو، یکی از همین موارد است. این الگو یکی از زیر مجموعه های ساده و اما در عین حال قدرتمند تحلیل های تکنیکال است که دقیقا کاربرد آن در تشخیص امتداد و آینده روندهای جاری در یک نمودار است. آنچه در سطرهای بعدی در مورد آن بحث خواهیم کرد، دسته ای از اطلاعات اساسی حول و حوش کندل ها و علی الخصوص نوع کندل مارابوزو آن خواهد بود تا بدانیم چگونه می توان با استفاده از آن و البته الگوهای مشابه دیگر، بهترین پیش بینی را از روند باراز انجام داد.

کندل مارابوزو چیست

کندل مارابوزو چیست؟

کندل یا شمعدان یا همان نمودار شمعی از جمله ابزارهای مورد استفاده برای نمایش تغییرات قیمت است که در مفهوم کندل شناسی بسیار از آن استفاده می کنیم. این ابزارها برای بار اول در ژاپن و میان سرمایه گذاران نحوه معامله با استفاده از این الگو آنجا برای ثبت تغییرات قیمت به کار گرفته شد. از نکات بسیار مهم در مورد کندل ها این است که آنها زمانی به کار می آیند که روند وجود داشته باشد و نوسانات سبب ایجاد یک دسته از اعداد مرتبط با قیمت شود. اصولا کندل ها را می توان بهترین تکنیک مورد استفاده برای ارزیابی ارزش سرمایه معرفی کرد. این کندل ها از دو جز بدنه و سایه تشکیل شده اند نحوه معامله با استفاده از این الگو که در قسمت بدنه اصلی، قیمت آغاز و پایان نشان دهنده محدوده بالا و پایین می باشد. در بخش سایه کندل که از دو خط باریک تشکیل شده است، خط بالا به عنوان سایه بالا و خط پایین به عنوان سایه پایین شناخته می شود.

کندل مارابوزو به عنوان یک الگوی تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن است و در انواع روند های نزولی و صعودی قابلیت تشکیل و دیده شدن دارد. این کندل یک حالت مستطیلی بدون سایه است. بدنه ای که کاملا ستونی و بلند بوده و قطعا باید نسبت به کندل های عادی قبلی آن نمودار، سه یا چهار برابر ارتفاع داشته باشد. از همین جمله می توان این گونه نتیجه گرفت که کندل مارابوزو حکایت از قدرت ادامه در روند جاری است. این قدرت را پیش بینی می کنند که پس از رخ دادن الگوی مارابوزو، حداقل تا چهار کندل بعدی ادامه داشته باشد. طبق تمام ویژگی های کندل در حال عمومی، مارابوزوهایی که در روند صعودی تشکیل می شوند، به رنگ سبز و در روندهای نزولی به رنگ قرمز هستند.

سر تراشیده شده

مارابوزو یک کلمه در فرهنگ لغت ژاپنی است که معنای آن به صورت اصیل در مورد یک “کله تراشیده” است! این موضوع به معنای انعکاس این کندل در بی سایه بودن خودش است. بدین معنا که به طور مثال در یک روند صعودی، نبود سایه نشان از باز شدن قیمت در سطح پایین و بسته شدن آن در پایان روز با قیمت سطح بالا است. آنچه که شاید مهمتر از تمام این بحث ها به نظر برسد این است که اتکا به این تکنیک برای حفظ سرمایه در حداقل چهار کندل بعدی، ریسک بزرگی است. سعی کنید تا کمی بیشتر در مورد جوانب موضوع تحقیق کرده و با اطمینان نسبت به ادامه مسیر تصمیم بگیرید.

انواع کندل های مارابوزو

روش های شناسایی الگوی مارابوزو

این یک الگوی بسیار شناخته شده و واضح بر روی نمودار است که به راحتی می توانید آن را مشاهده کنید. چند نکته را در مورد شناسایی این الگو به خاطر داشته باشید :

  • ارتفاع کندل های الگوی مارابوزو، در کمترین حالت خود به میزان سه یا چهار برابر کندل های عادی نمودار است.
  • شرط اصلی برای مارابوزو بودن کندل را هیچ وقت فراموش نکنید. کندل های مارابوزو هیچ سایه ای ندارند و احیانا اگر سایه باشد آنقدر ظریف و مختصر است که می توان از آن چشم پوشی کرد.
  • مفهوم اصلی مارابوزو رو در نظر بگیرید. ایجاد و تشکیل این الگو نشان دهنده یک روند مداوم است. در واقع زمانی می توان به ایجاد این الگو دل بست که نوسان و معامله ای صورت بگیرد و به صورت بی وقفه تداوم داشته باشد. بنابراین فیلتر مورد نظر در مورد مارابوزو یک الگوی رونده و ادامه دهنده است.

در میان تمامی کندل های موجود بر روی نمودار به دنبال شناسایی کندل بلند و بدون سایه ای باشید. الگوهای سفید و سبز تشکیل شده در مارابوزو، بسیار رونده صعودی هستند و بی وقفه ادامه دارند و در صورت تشخیص آنها می توانند سیگنال ارزشمندی به حساب آیند. در نقطه مقابل الگوهای قرمز و سیاه نیز در حالت روند نزولی بسیار محکم و با شیب تند هستند که احتمال زیان را بسیار بالاتر می برند. ارتفاع هر کندل نشان دهنده رشد یا افت قیمت است و هرچه بلندتر باشد، شیب آن بیشتر است. به طور کلی معامله بر مبنای الگوهای مارابوزو باید کمی با تاخیر و صبر و حوصله همراه باشد تا بتوانید کندل بعدی را نیز مشاهده کنید. نمی توان در اولین شناسایی کندل نسبت به تداوم ان نظر قطعی داد و ریسک بسیار بالایی دارد.

ویژگی های الگوی مارابوزو

الگوی مذکور یک الگوی رونده و مداوم است که بر روی روند قبلی سوار می شود. دارای کندل های بدنه بلند و مستطیلی بوده و اندازه ارتفاع کندل های آن نشانه قدرت خریداران و فروشندگان در معاملات آن تایم فریم می باشد. میزان اعتماد شما به این الگو جهت کشف سیگنال های معاملاتی و اقدام موردنظر، به میزان قدرت و بلندی کندل های آن دارد. دقیقا به این معنا که هرچه میزان بلندی بیشتر باشد، الگوی مورد نظر قابل اطمینان تر بوده و می توان بر مبنای آن تصمیم گیری های درستی انجام داد. موضوع دیگر همخوانی و تطبیق این الگو با روند فعلی بازار است. بدین معنا که اگر یک کندل مارابوزو را مشاهده کردید که به صورت صعودی است، قطعا باید کندل های قبل و بعد به طور کلی روند اخیر بازار نیز با آن هم سو بوده و صعودی باشد. این موضوع در موورد روند نزولی نیز صادق است و باید روند کلی بازار هم سویی قابل درکی با کندل یا کندل های مارابوزوی کشف شده داشته باشند.

در مورد کندل مارابوزو صعودی که تکرار نیز شده و صحت بالایی دارد، خریداران بازار، قدرت زیادی یافته اند و نسبت به خرید بی رویه اقدام کرده اند. این خرید قیمت را بالاتر برده و سبب بسته شدن کندل در ارتفاع بالاتری شده است. از لحاظ روان شناختی باید تاکید کرد که این یک وضعیت مطلوب بسیار خوب است که نشان دهنده امیدواری آنها به رشد سهم می باشد. اما آیا خرید در این نقاط عقلانی است؟ به هر حال اوضاع آنقدر بر وفق مراد است که هیچ کس چند کندل به بعد را نمی بیند. اینکه تاکید در الگوی مارابوزو، به نبودن سایه در کندل است، به این معناست که هیچ خریداری، تا لحظه آخر بسته شدن بازار، از تصمیم خود پشیمان نشده و یا صرف نظر نکرده است. این یک نشانه بزرگ برای کندل روز بعد است. اینکه حتما این امیدواری در روز بعد نیز تداوم دارد. اما پدیدار شدن نشانه های یک سایه در کندل، شروع روند فردا را دچار تزلزل بزرگی می کند. این شک بردن خریداران به سهم، نشان از این دارد که قیمت در یک حاشیه خطرناکی سیر می کند و باید مراقب بود.

روش معامله به کمک مارابوزو

معامله با الگوی مارابوزو

چند نکته را در مورد تحلیل مبتنی بر مارابوزو و معاملات مربوط به آن، به یاد داشته باشید:

  • همخوانی روند پس زمینه و کندل های مارابوزو : چندین کندل مجاور را بررسی کنید تا در این دام بزرگ گرفتار نشوید. باید این همخوانی وجود داشته باشد تا بتوان آن را به الگوی مذکور ربط داد.
  • آیا روند صعودی است یا نزولی؟ آیا این روند قدرتی دارد؟ روندهای بی رمق و سینوسی هیچ ارزشی ندارند و نباید بر روی آنها تحلیل کرده و به دنبال مارابوزو باشید.
  • دامنه نوسان را در تایم بلندتر بررسی کنید : اگر بازار سرمایه شما مانند بورس ایران دامنه نوسان داشته باشد، باید به دنبال توسعه این تحلیل ها به مدت زمان های بلندتری باشید تا از صحت نتایج اطمینان پیدا کنید.
  • در مورد حد زیان خود تصمیم بگیرید و آن را بر روی حداقل قیمت ببندید.
  • قیمت ورود فردا، همان قیمت بسته شدن امروز است.
  • اگر به دنبال اطمینان و عدم ریسک هستید، ابتدا کندل بعدی را مشاهده کرده و سپس معامله کنید.

پیش بینی های احتمالی الگو

– اگر سهم یا ارز در یک روند نزولی قرار دارد و به نظر این روند به انتها رسیده باشد، ایجاد یک کندل سبز مارابوزو، سبب بالارفتن شدید احتمال تغییر روند به صعودی خواهد بود و باید حمایت از آن صورت بگیرد.

– اگر سهم یا ارز در یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی سبز بلند تشکیل شود، این روند قطعا ادامه دار خواهد بود و قیمت بالاتر خواهد رفت.

– اگر سهم در نقاط پایانی یک روند صعودی بوده و یک مارابوزوی قرمز تشکیل شود، احتمال تغییر روند به حالت نزولی بسیار بالاست و اگر با مقاومتی نیز روبرو باشد که اوضاع بسیار خطرناکتر نیز می شود.

– اگر روند نزولی باشد و مارابوزوی قرمز نیز به آن افزوده شود باید ادامه روند و سقوط بیشتر را احتمال داد.

با مواردی که ذکر شد می توانید به سادگی و در عین حال با قدرت در مورد کندل های معامله خود تصمیم گیری کرده و سودهای بزرگی را کسب کنید. تنها کاری که باید بکنید افزایش بی رویه دانش تحلیل خود است. این بهترین راهکار برای کسب سود و زیان کمتر می باشد. اگر به دنبال خرید ارز دیجیتال هسیتد، باید به دنبال این دانش بروید؛ فارغ از اینکه می خواهید بیت کوین بخرید یا ارز دیجیتال MANA، ارز دیجیتالی که به دنبال خرید آن هستید با باید در بهترین قیمت خریداری کنید که کندل شناسی این قدرت را در اختیار شما قرار می دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.